وبلاگ

توضیح وبلاگ من

بررسی رابطه سبک های تفکر با کیفیت زندگی دبیران زن متوسطه

انسان ها در ابعاد مختلف دارای تفاوت هایی هستند که در توانایی ها، استعداد و رعیت ها و سرانجام در سبک تفکر آنها نفوذ می کند. توجه به این تفاوت ها، باعث می شود که افراد در مسیر تحصیلی و شغلی مناسب هدایت شوند. شاید مسأله ای که باید نسبت به آن اگاه و هوشیار بود وجود سبک های تفکر افراد    (1997) سبک تفکر را به نوان طریقی که فرد می اندیشد تعریف کرده است . او در این باره گفته است سبک تفکر یک توانایی است بلکه به چگونگی استفاده ما از توانایی هایمان اشاره می کند افراد ممکن است در توانایی ها مشابه هم اما در سبک های تفکر متفاوت باشند. (سیف. 1368).

 

استرنبرگ (1977) می گوید؛ سبک های تفکر بسیار کمتر از آنچه استحقاقش بود مورد توجه قرار گرفته و بیشتر به عملکرد افراد اهمیت داده شده است. شکست ها و موفقیت هایی که به توانایی نسبت داده شده اغلب ناشی از سبک هاست. یک معلم باید بداند که عملکرد ضعیف دانش آموز همیشه به علت عدم توانایی نیست بلکه به خاطر عدم تناسب بین سبک های تفکر دانش آموز و انتظاراتی است که معلم از او دارد یا به عبارت دیگر توانایی نمی تواند به تنهایی بیانگر عملکرد متفاوت افراد باشد. (استرنبرگ. 1997. بهنقل از زانگ.2002).

 

افراد با توجه به اینکه محیط شغلی آنها تا چه اندازه با سبک تفکرشان همسو و مغایر باشد، می توانند در مراحل مختلف شغلی خود حضور قوی تر یا ضعیف تر داشته باشند.با وجود تعاریف متعدد یا مسوط از توانایی، سبک های تفکر هم به همان اندازه و شاید به دلایلی بیشت از توانایی مهم و موثر است. زیرا ساخت های اجتماعی، هیجغانی و عملکردهای هوش و به عبارتی وجوه مختلف هوش تصور ما را نسبت به ان چیزی که افراد ترجیح می دهند تا انجام بدهند نزدیک می کند. وقتی نیمرخ سبک های تفکر تناسب خوبی با محیط داشته باشند، پیشرفت خواهد کرد. ولی وقتی تطابق مناسب و کافی نباشد فرد متحمل آسیب هایی خواهد شد؛ بسته به اینکه نیمرخ سبک های تفکر فرد تا چه اندازه و چگونه با انتظارات محیط تطابق یابد و چگونه فرد محیط را ارزیابی می نماید، عملکرد بهتر و ضعیف تر وی طی دوره های شغلی مشخص می گردد (استرنبرگ. 1380).

توضیح تصویری برای هوش

 

 

شاخص امروزه، پیشرفت یک اجتماع (کیفیت زندگی) است که در بر گیرنده مهمترین عواملی است که شرایط زندگی در جامعه و رفاه شخصی افراد را تعیین می کنند. کیفیت زندگی یکی از اساسی ترین نکات علوم اقتصادی و سیاسی است که در ان پارامترهای مادی توسعه اقتصادی و تولیدات داخلی در کنار پارامترهای غیر مادی چون کیفیت کار، سطح باسوادی و فرهنگ، استاندارد پزشکی و بهداشت، کیفیت فراغت و تفریح شرایط محیط زیست جو سیاسی، احساس خوشبختی انفرادی و حتی آزادی و اتحاد ملی مورد بررسی قرار می گیرند.

 

در این نگاه کیفیت زندگی مفهومی فراگیر است که از سلامت فیزیکی، رشد شخصی، حالات روان شناختی، سطح اتصال، روابط اجتماعی و روابط با نهادهای برجسته محیط، تأثیر می پذیرد و نیز بر ادواک فرد مبتنی است. در واقع کیفیت زندگی گستره ای است در برگیرنده ابعاد عینی و ذهنی که در تعامل با یکدیگر قرار دارند. از سوی دیگر باید توجه داشت که کیفیت زندگی، مفهومی پویا است، چه ارزش ها و خود ارزشیابی های زندگی ممکن است در طی زمان در واکنش به رویدادها و تجارب زندگی و سلامتی دگرگونه شوند. همچنین هر حوضه از کیفیت زندگی می تواند آثار قابل ملاحظه ای بر دیگر حوضه ها بگذار. (جک و تالورد، 1992). بنابراین درک سبک تفکر و اینکه کدامین سبک در کیفیت زندگی موثر است به فرد کمک می کند که بهتر دریابد چرا بعضی از فعالیت ها برای او مناسب هستند و برخی دیگر مناسب نیستند و چرا در بعضی افراد این هماهنگی وجود دارد و در بعضی دیگر این هماهنگی وجود ندارد.

 

 

 

1-2- بیان مسأله

 

سبک، عبارت است از شیوه ترجیحی تفکر، سبک مترادف با توانایی نیست، بلکه نحوه استفاده از توانایی هی بالقوه است. اگ مشاغلی که افراد برمی گزینندمتناسب با سبک تفکرشان باشد به درصد بالاتر از موفقیت جهت پرورش توانایی فکر خود می رسند (استرنبرگ.1997).

 

 

 

استرنبرگ در دسته بندی خود از سبک های تفکر استعاره خود حومتی ذهنی را به کار بسته و در نتیجه اصطلاحات حکومت داری را برای توضیح مفاهیم مورد نظر ود برگزیده است. تئوری خود حومتی ذهنی در این فرض مبتنی است که افراد به طور روزانه ب فعالیت های خود با استراتژی های مقاومتی حکومت می کنند. او این استراتژی های متفاوت را سبک تفکر می نامد. تئوری خود حکومتی ذهنی استرنبرگ سبک های تفکر افراد را توصیف می کند؛ بعضی روش هایی که افراد ترجیح می دهند تا کارهایشان را انجام دهند. بنابراین، افراد در 

خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir

  استفاده از سبک هایشان تا اندازه ای انعطاف پذیرند و سعی می کنند با درجات متفاوتی از موفقیت، خودشان را برای تقاضاهای سبکی از یک موفقیت معین سازگار کنند. (زانگ و استرنبرگ.2002).

 

روان شناس آمریکایی، اَبراهام ماسلو در سال 1943، هرم احتیاجات بشری را مرفی کرد. بر اساس این هرم، انسان ها در درجه اول سعی دارند احتیاجات پایه ای خود را برطرف سازند و بعد نیازهای لایه های بالاتر را، احتیاجات فیزیولوژیک و اساسی انسان شامل نیازهای حیاتی او می باشند. مثل هوا، غذا، آب، گرما، خواب، سلامت و ارضای تمایلات جنسی (جاوید، 1381؛ به نقل از حسینی، 1383).

 

به تعبیر بالدوین، سازه کیفیت زندگی تا اندازه ای مبهم است از یک سو کیفیت زندگی      پنداشتی از چگونه گذران زندگی فد مطرح می شود و از بعد کلی تر، کیفیت های موقعیت های زندگی، حول یک عامل و شامل موقعیت های نظیر محیط پیرامونی با فرهنگ در یک جامعه معین است. (بالدوین، 1994). در این تحقیق سعی محقق بر این بوده که به بررسی سبک های تفکر کلی و جزئی نگر، قضاوت نگر، قانونگذار، اجرایی و رابطه آن با کیفیت زندگی دبیران پرداخته شود. در ارتباط با مسأله سبک تفکر با کیفیت زندگی دبیران تحقیقات صورت نگرفته و بررسی حاظر می تواند دانش علمی را در این زمینه فراهم کرده و گسترش دهد و همچنین با مطالعه و شناخت سبک تفکر کیفیت زندگی دبیران را متوسطه نوشهر راه کارهای مناسبی جهت بهبود کیفیت زندگی و بالا بردن از توانمندیهای بالقوهدبیران سازمان آموزش و پرورش ارائه داد و در راستای این پژوهش سوال اساسی این است که آیا بین سبک های تفکر با کیفیت زندگی دبیران رابطه معناداری وجود دارد یا نه؟

 

1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق

 

تفکر همیشه به یک شکل انجام نمی گیرد؛ از آنجا که مسئولیت نظام تعلیم و تربیت، بخصوص معلم پرورشی قوه ی تفکر فراگیران است، شناخت آن لازم و ضروری است. سبک تفکر ما را قادر می سازند به توانایی های خودی ببریم و متناسب با آن عمل کنیم. افراد با سبک هی تفکر متفاوت، مایلند از توانایی هایشان به طرق مختلف استفاده کنند و متناسب با نوع تفکرشان واکنش های متفاوت ارائه دهند. افراد به مشاغلی نیازمندند که نه تنها با توانایی هایشان بلکه به همان نسبت و شاید بیشتر با سبک تفکرشان تناسب داشته باشند.

 

درک سبک تفکر به فرد کمک می کند تا بهتر دریابد که چرا بعضی از فعالیت ها برای او مناسب است و برخی دیگر مناسب نیست و چرا در انجام یک مسئولیت، احساس خوشایندی به آنان می دهد ولی در مسئولینی دیگر، این احساس دیده نمی شود (استرنبرگ،1380).

 

 علاقه به درک سبک هی تفکر در بخشی از پاسخ به این نوع شناخت ایجاد می شود که آزمون های موسوم توانایی، فقط تا حدی می تواند به این سوال پاسخ دهند که چرا و چگونه از نظر شیوه عملکرد یکدیگر متفاوتند. استرنبرگ معتقد است سبک های تفکر کمتر مورد توجه قرار گرفته، بیشتر به عملکرد اهمیت داده شده است. با توجه به نظر استرنبرگ توجه به سبک های تفکر باید مورد پیگیری قرار بگیرد که چرا سبک های تفکر در افراد وجود دارد، علت عملکرد افراد را توضیح دهد. در صورتی که توانایی افراد نمی تواند بیانگر تفاوت ها باشد و اینکه وجود سبک ها در محیط واقعی مختلف زندگی روزمره نظیر مدرسه و حتی خانه حائز اهمیت است.(استرنبرگ، 1997، به نقل از اعتمادی، 1380).

 

اگر با سبک تفکر دیگران آشنا باشیم می توانیم بفهمیم دیگران چگونه فکر می کنند، این امر را برای برقرار کردن ارتباط با دیگران، پیش بینی رفتار و تحت تأثی قرار دادن آنها تواناتر می کند به ما این امکان را می دهد تا اندیشه های خود را به گونه ای ابراز کنیم که به طور نزدیک تری با سبک تفکر آنها سازگاری، همچنین آشنایی داشته باشد. (گودبرن، 1998).

 

با سبک تفکر می تواند به افراد کمک کند تا نقاط ضعف و قوت خود را تشخیص دهند و بفهمند چگونه می توانند استراتژی هی خود را تصمیم گیری، حل مسأله گسترش دهند این امر می تواند سبب کاهش تصمیمات اشتباه شود (زارعی،1386). در ارتباط با مسأله سبک های تفکر با کیفیت زندگی دبیران زن تحقیقاتی صورت نگرفته و بررسی حاظر می تواند دانش علمی را در این زمینه فراهم کرده و گسترش دهد و همچنین بهبود کیفیت زندگی و بالا بردن توانمندی های بالقوه کارکنان سازمان آموزش و پرورش ارائه داد.

 

 

 

1-4- اهداف تحقیق

 

1-4-1- اهداف کلی:

 

 بررسی رابطه     تفکر با کیفیت زندگی دبیران متوسطه زن شهرستان نور

 

 

 

1-4-2- اهداف جزئی

 

بررسی رابطه سبک تفکر کلی نگر با کیفیت زندگی دبیران متوسطه زن شهرستان نور

 

بررسی رابطه سبک تفکر جزئی نگر با کیفیت زندگی دبیران متوسطه زن شهرستان نور

 

بررسی رابطه سبک تفکر قضاوت نگر با کیفیت زندگی دبیران متوسطه زن شهرستان نور

 

بررسی رابطه سبک تفکر قانون گذار با کیفیت زندگی دبیران متوسطه زن شهرستان نور

 

بررسی رابطه سبک تفکر اجرائی با کیفیت زندگی دبیران متوسطه زن شهرستان نور

 

 

 

 

 

1-4-3- ارائه نتایج

 

 حاضر به آموزش و پرورش و مراکز آموزشی و پژوهشی جهت اقدامات مناسب آشنایی با سبک های تفکر و موثر بودنشان در فرایند تحصیلی، شغلی، اجتماعی و تعیین نقش آن بر کیفیت زندگی.

 

    1. بین سبک تفکر کلی نگر با کیفیت زندگی دبیران متوسطه زن رابطه معناداری وجود دارد.

 

    1. بین سبک جزئی کلی نگر با کیفیت زندگی دبیران متوسطه زن رابطه معناداری وجود ندارد.

 

    1. بین سبک تفکر اجرائی با کیفیت زندگی دبیران متوسطه زن رابطه معناداری وجود دارد.

 

    1. بین سبک تفکر قضاوت نگر با کیفیت زندگی دبیران متوسطه زن رابطه معناداری وجود دارد.

 

    1. بین سبک تفکر قانون گذار با کیفیت زندگی دبیران متوسطه زن رابطه معناداری وجود دارد.

 

  1. بین سبک تفکر با کیفیت زندگی دبیران متوسطه زن رابطه مثبت معناداری وجود دارد.

1-4-5 سوالات پژوهشی:

 

    1. آیا بین سبک تفکر کلی نگر با کیفیت زندگی در دبیران متوسطه زن رابطه وجود دارد؟

 

    1. آیا بین سبک تفکر جزئی نگر با کیفیت زندگی در دبیران متوسطه زن رابطه وجود دارد؟

 

    1. آیا بین سبک تفکر اجرایی با کیفیت زندگی دبیران متوسطه زن رابطه وجود دارد؟

 

    1. آیا بین سبک تفکر قضاوت نگر با کیفیت زندگی در دبیران متوسطه زن رابطه وجود دارد؟

 

    1. آیا بین سبک تفکر قانون گذار با کیفیت زندگی در دبیران متوسطه زن رابطه وجود دارد؟

 

  1. آیا بین سبک تفکر با کیفیت زندگی دبیران متوسطه زن رابطه وجود دارد؟

تعیین میزان اثربخشی درمان مبتنی بر ذهن آگهی بر سلامت روان

یکی از مهمترین چالش هایی که هر جامعه همیشه با آن روبرو است واقعیتی به نام طلاق است. پدیده ای که در جوامع امروزی با سرعت زیادی در حال افزایش است و آثار و پیامدهای عمیق اقتصادی، اجتماعی، روانشناختی و قانونی برای مردان و زنان مطلقه و فرزندانشان دارد(ویس[1]، 1976). پدیده طلاق یک آسیب اجتماعی مهم در جوامع مختلف به شمار می آید و به دنبال این پدیده، فشارهای روانی زیادی بر افراد بعد از جدایی از همسر وارد می گردد. مشکلات بعد از طلاق بسته به شرایط اجتماعی، خانوادگی، فرهنگی و حتی جنسیت متفاوت است. که در این میان مسائل زنان مطلقه متنوع تر از مردان است. بدون شک زنان مطلقه که با محدودیت های اجتماعی و فرهنگی گوناگونی مواجهه هستند،با مصائب بیشتری روبرو هستند و باعث وارد شدن فشار روانی به این افراد می شود (خجسته مهر، افشاری و رجبی،1391). طلاق پدیده ای است که به لحاظ ایجاد مشکلات اجتماعی فراوان، تفکرات سوء حاکم بر جامعه و برچسب اجتماعی، از جنبه های گوناگون سلامت روان زنان را متاثر می نماید و منجر به بروز مشکلاتی در کیفیت زندگی آن ها در فرایند زندگی می شود (سلامت، 1392).

کیفیت زندگی

 بخش مهمی از آسیب­های زوجینی که طلاق می گیرند به کودک بر می گردد( سلامت، 1392). پژوهشگران معتقدند کودکان دارای والدین مطلقه در مقایسه با سایر کودکان در مقیاس های سلامت روانی کمتری کسب می­کنند. این کودکان مشکلات عاطفی، رفتاری، و تحصیلی بیشتری دارند. عزت نفس پایین تر و مشکلات اجتماعی فروان تری را گزارش می­کنند و به طور کلی ناسازگاری روانشناختی در آنها مشهودتر است(کلی[2]، 2000)

 

یکی از مشکلاتی که فرزندان خانواده های دارای والدین از هم جدا شده با آن درگیر هستند، سازگاری روانشناختی یا سلامت روان است. که شیوع آن در کودکان و نوجوانان خانواده های متقاضی طلاق، بیش از سه برابر این جمعیت در خانواده های غیر متقاضی است. (کلی، 2000).

 

پاسخ فوری اکثریت کودکان در هر سنی در خصوص خبر جدایی والدین، اضطراب و پریشانی است، به طوری که برخی از آنها هیجانی شده یا رفتار واپس گرایی نشان می دهند. طلاق والدین بر ویژگیهایی چون اضطراب، گوشه نشینی،‌ پرخاشگری، بهانه جویی، انتقام جویی، بی رحمی، غمگین بودن، زود رنجی، نزاع و درگیری، بدخوابی، بی اشتهایی،‌ بیزاری از زندگی،‌ شک و دودلی و احساس بیماری در کودکان اثر فزاینده دارد. اغلب بررسیها نشان می دهد که فرزندان طلاق به مشکلات جسمی، عاطفی، تحصیلی (افت تحصیلی، فرار از مدرسه، ترک تحصیل) دچار می شوند و این مشکلات در رشد شخصیت و سازگاری آنان اثرات نامطلوبی بجا گذاشته و احتمال ابتلای آنان را به اختلالات روانی افزایش می دهد.

 

از نظر والرستین، طلاق زنجیره ای از حوادث بهم پیوسته است که برای همیشه زندگی قربانیان خود را دگرگون می کند. طلاق والدین نه تنها برقراری روابط عاطفی را برای کودکان دشوار می کند، بلکه روابط گذشته آنها را با والدینشان مخدوش می کند.

 

 

 

1-2 بیان مسئله

 

افسردگی در واقع یک تاثیر ثانوی است که به دنبال اندوه، احساس تنهایی، و طرد شدگی به وجود می آید. حالت غمگینی که از عوارض اولیه جدایی است معمولا تا شش ماه پس از جدایی ادامه دارد و باعث می شود کودکان علاوه بر از دست دادن اشتیاق به امور روزمره و تکالیف مدرسه، نسبت به بازی و سایر فعالیت ها هم بی علاقه شوند. آن ها اغلب اشتهای خود را از دست می دهند و از معده درد، سردرد، احساس کسالت رنج می برند. کودکان افسرده نظرات منفی تری نسبت به خود، دنیا و آینده دارند.( ستارک[3]، همفری[4]، لرنت[5]،لونگستون[6] و کریستوفر[7]، 1993)

 

بدون تردیـد یکی از زمینه هایـی که اخیراً در آسیب شناسی روانی مورد توجه محققان قرار گرفته و تحقیقات مبسوطی را به خود جذب نموده، پرخاشـگری است. پرخاشگری عبارت است از حالت منفی ذهنـی همراه با نقص ها و انحرافات شناختی و رفتارهای ناسازگارانه و همچنین به رفتار آشـکارا اعم از فیزیـکی و کلامی اطلاق می شود که منجر بـه آسیب به شخص، شـیء و یـا سیستم دیـگری می شود و از سه مؤلفه تشکیل شده است: احساس پرخاشگرانه؛ حالت هیجانی که زیربنای پرخاشگری و خصومت است و «خشم» نامیده می شود. افـکار پرخاشگرانه؛ نـگرش پرخاشگرانه فراگیری است که فـرد را بـه سوی رفتارهای پرخاشـگرانه سوق می دهد و «خصومت» نامیده می شود. رفتار پرخاشگرانه؛ عبارت است از رفتار قابل مشاهده که با قصد آسیب رساندن انجام می شود.(سینق، لانسیونی[8]، جوی[9]، وینتون[10]، سباوی[11] ،والر[12] و ادولسینتس[13]،2007).

 

در طول قرن بیستم وضعیت انسان از نظر شیوه های زندگی، روابط اجتماعی و مسائل بهداشتی و پزشکی بیش از تمام تاریخ دستخوش دگرگونی شده است. تلاش شتابزده برای صنعتی شدن و گسترش سریع شهر نشینی و زندگی ماشینی که لازمۀ آن قبول شیوه های نوین برای زندگی است، اثر معکوس بر سلامت انسان گذاشته و مسائل بهداشتی تازه­ای را به بار آورده است. اوضاع اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی نابسامان جهان و بار مشکلات اجتماعی و محیطی و روانی، واکنشهای بیمارگونۀ بسیاری در افراد و جوامع به وجود آورده که خود سبب وخیم شدن اوضاع و نامساعد شدن شرایط محیط زیست شده است. گذشته نشان داده است که بسیاری از بیماریهای شایع غیر واگیر و بیماری های روانی در کشورهای پیشرفته ودر حال توسعه زاییدۀ عواملی هستند که خود انسان آنها را به وجود آورده و گرفتار آن شده است. بنا براین قابل پیشگیری است (میلانی فر، 1382).

 

سلامت روانی یکی از موضوعات ومباحث بسیار مهمی است که توجه به آن الزامی است. در مورد تعریف سلامت روانی باید ذکر کرد که بین متخصصین علوم رفتاری و روانشناسی اشتراک نظر چندانی وجود ندارد. (دوبوس[14]1968، به نقل از مهرآیین،1385) سلامتی را روشی برای زندگی می­دانند که از طریق آن انسان ناکامل بتواند در رویارویی با دنیای ناکامل، بدون تحمل درد و ناراحتی به موفقیت هایی دست یابد.

 

امروزه در مورد عوامل موثر بر سلامت روان، شامل عوامل جمعیت شناختی مانند سن، جنسیت، قومیت، عوامل روانی اجتماعی و محیطی مانند شرایط زندگی، تحصیلات، درآمد، کار، دستیابی به منابع اجتماعی، حمایت اجتماعی  و شایستگی های فردی، عوامل زیستی و نیز اثر بخشی انواع مداخلات بر سلامت روان در نظر گرفته می­شود(قاسمی، 1389).

 

یکی دیگر از مهم‌ترین مسائل بشری، که از دیرباز مورد توجه ادیان، مکاتب و اخیراً اندیشمندان روان‌شناسی بوده، شناخت «خود»، و آگاهی از مفهوم‌ و ساختار آن است. این موضوع، به دلیل اهمیت آن در جنبه‌های مختلف روان‌شناسی، به‌ویژه در حوزه آسیب‌شناسی که مشکلات رفتاری و اختلالات روان‌شناختی را به «خود» به منزله هسته مرکزی شخصیت نسبت می‌دهد، مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است

 

در سال های اخیر درمانگران به استفاده از رویکرد­های نوین روانشناختی برای افزایش سازگاری و سلامتی روان در افراد تمایل زیادی نشان داده اند. یکی از رویکرد­های موثر در زمینه کاهش سلامت روان، برنامه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی است.

 

مسئله­ای که این پژوهش به دنبال آن است این است که: آیا شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (MBCT) بر افزایش سلامت روان فرزندان خانواده های مطلقه اثربخش است؟ آیا شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر میزان افسردگی و پرخاشگری  و اضطراب کودکان خانواده های مطلقه تاثیر دارد؟

 

 

 

1-3 اهمیت و ضرورت انجام تحقیق

 

   می توان اذعان داشت که خانواده های مطلقه به دلیل موقعیت اجتماعی و روانی که دارند عموماً در حال تنیدگی قرار دارند و به موازات آن، زندگی فرزندان این نوع خانوده ها به دلایل مختلف چالش برانگیز است.. شناسایی و آسیب شناسی عوامل زیر بنایی و بنیادی مشکلات روانشناختی فرزندان والدین مطلقه موجب می گردد که در حل و درمان این مشکلات راهکارهای مناسبی با توجه به عوامل بیان شود که در نهایت منجر به سلامت روان این افراد می­شود.

 

در خصوص اهمیت و ضرورت این دسته از تحقیقات سخن بسیار میتوان گفت. (رولومی[20]،1953) از روانشناسان اگزیستانسیالیست قرن بیستم، عصر حاضر را «عصری از اضطراب»، «روزگار آشفتگی معیارها و ارزش­ها» و «ناامنی دردناک» توصیف میکند. عصری که شواهد تجربی زیادی بر عمیق­تر شدن این اضطراب فراگیر انسانی گواه می­دهند(ولف[21]، 1386). در چنین زمانه­ای که سلامت روانی انسان­ها را خطرات و رویدادهای ناگوار بیرونی از جمله: جنگ­های ویرانگر، بی­ثباتی­های مفرط سیاسی، ناامنی اقتصادی، نابرابری­های روزافزون و بحران­های جانکاه درونی همچون: بی­معنایی، خودکشی، ناامیدی و…تهدید می­کند، مسلماً پژوهش­های مربوط به سلامت روان حائز اهمیت شایانی هستند. به همین سبب است که از دهه­های بعد از جنگ جهانی دوم یعنی از اوایل دهه 1970 پژوهش­هایی که به رابطه میان متغیرهای متفاوت با سلامت روان می­پردازند فزونی یافته است(رمضانی،1380)..

 

اهمیت کاربردی این پژوهش اما به مراتب بیشتر است. اگر ذهن آگاهی در سلامت روانی افراد تأثیرگذار است یا دست کم رابطه معناداری میان این دو متغیر مزبور برقرار است، بر سیاست گذارن فرهنگی، نهادهای پرورشی و پزشکی و …است که شهروندان و افراد انسانی را به طور کلی ترغیب و تشویق نمایند تا از قابلیت­های ذهن آگاهی  به نحو شایسته استفاده کنند و از این طریق هم ساحت فردی و روانی خویش را آبادان و هم حیات اجتماعی را قابل تحمل و پرنشاط گردانند و به عبارت دیگر پژوهش های صورت گرفته در زمینه آموزش ذهن آگاهی می تواند بر مشکلات اثرگذار باشد ،لذا پژوهش در این زمینه ضروری و مهم تلقی می شود.

 

 

 

1-4 اهداف پژوهش

 

1-4-1 اهداف کلی

 

هدف کلی این تحقیق تعیین میزان اثربخشی درمان مبتنی بر ذهن آگهی بر سلامت روان می باشد.

 

1-4-2 اهداف جزئی

 

۱- تعیین میزان اثر بخشی درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر افسردگی

 

۲- تعیین میزان اثر بخشی درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر پرخاشگری

 

3- تعیین میزان اثر بخشی درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب

 

  

خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir

 

 

1-5 فرضیه های پژوهش

 

1-  شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر میزان افسردگی کودکان خانواده های مطلقه تاثیر دارد.

 

2- شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر پرخاشگری کودکان خانواده های مطلقه تاثیر دارد.

 

3- شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب کودکان خانواده های مطلقه تاثیر دارد.

 

 

 

1-6 تعاریف مفاهیم و واژهگان اختصاصی پژوهش

 

1-6-1 تعاریف مفهومی

 

درمان ذهن آگاهی: ذهن آگاهی چیزی است که درحال وقوع است وتوجه دقیق و مستقیم به آن وارتباط با آن، همراه با پذیرش است. درمان ذهن آگاهی یک درمان روانشناختی است که جنبه‌های شناخت درمانی بک و برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی زین[22] (1990) را با یکدیگر ترکیب می‌کند و با معطوف کردن توجه به زمان حاضر ­و یک­ ­آگاهی­غیر قضاوتمندانه به تجارب درونی و بیرونی مشخص می شود(هانسلی[23]،2000،فلاحی، 1392).

 

افسردگی: احساس به شدت غمگین، بدبخت و یا ناامید بودن . برخی بیماران فقدان احساسات و یا ملامت را گزارش می‌دهند. مشکل بهبود یافتن از این گونه خلقها، بدبینی در مورد آینده، شرم و یا گناه فراگیر، احساس ارزشمندی حقیر و افکار خودکشی و رفتار خودکشی گرا. حالت افسردگی جنبه‌ای از زمینه کلی صفات شخصیت جدایی است. (انجمن روان‌پزشکی آمریکا، 2013، ترجمه سید‌محمدی، 1393)

 

پرخاشگری: عملی هدفدار و متکی به زور که ممکن است کلامی یا فیزیکی باشد. معادل حرکتی عواطف خشم، غضب یا خصومت. در نقایص عصبی، اختلال لوپ گیجگاهی، اختلالات کنترل تکانه، مانیا و اسکیزوفرنی دیده می‌شود.(کاپلان و سادوک، 2015، ترجمه رضاعی، 1394)

 

اضطراب: پیش بینی نگران کننده خطر یا بدبختی آینده همراه با احساس نگرانی، ناراحتی و یا نشانه های جسمانی تنش. تمرکز خطر پیش بینی شده ممکن است درونی یا بیرونی باشد. (انجمن روان‌پزشکی آمریکا، 2013، ترجمه سید‌محمدی، 1393).

 

1-6-2 تعاریف عملیاتی

 

برنامه آموزشی ذهن آگاهی: در این پژوهش منظور از درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی جلسات درمانی است که طی13 جلسه 90 دقیقه‌ایی بر اساس برنامه آموزش ذهن آگاهی که توسط رندی جی سمپل[24] و جنیفرلی[25](2011) طراحی و تهیه شده است روی گروه آزمایش  فرزندان خانواده های مطلقه صورت گرفت .

 

افسردگی: متغیری است که در این تحقیق به وسیله آزمون بیرلسون[26]، ( 1989)(RCDS) که شامل 18 گزینه می‌باشد سنجیده شد و نمره ای از آن بدست آمد.

 

پرخاشگری: متغیری است که در این تحقیق به وسیله آزمون فرنچ[27] ، جانسون[28] و پیدا[29]، (2002) که شامل 21 گزینه می‌باشد سنجیده شد .

 

اضطراب: متغیری است که در این تحقیق به وسیله آزمون اسپنس[30]،( 2007)(SCAS) که شامل 45 گزینه می‌باشد سنجیده شد .

 

 

 

[1]. vis

 

[2].kelly

 

[3]. stark

 

[4]. hemfry

 

[5].lernt

 

[6].Langston

 

[7] .Christopher

 

[8]. Lansyvny

 

[9] .jui

 

[10].winton

 

[11].siavi

 

[12]. Valerie

 

[13]. Advlsynts

 

[14] .devies

 

[15].The World Health Organization

 

[16]Mindfullness

 

[17].kbat

 

[18].bayer

 

[19].William

 

[20].Rollo may

 

[21].Wollf

 

[22].Zin

 

[23]- Hunsley&Schindle

 

[24] Rendye J.Semple

 

[25] Jennifer lee

 

[26]. Reynolds test

 

[27].Frenj

 

[28].Jonson

 

[29].Peida

 

[30].espens

 

 

بررسی اثر پارامتر زمان و حضور ناخالصی فلزی بر روی خواص ساختاری و اپتیکی لایه‌های نازک …

با گذر از میکروذرات به نانو ذرات، با تغییر برخی از خواص فیزیکی روبه رو می‌شویم، که دو مورد مهم آنها عبارتند از: افزایش نسبت مساحت سطحی به حجمی و ورود اندازه ذره به قلمرو اثرات کوانتومی. اولین اثر کاهش اندازه ذرات افزایش سطح است، افزایش نسبت سطح به حجم نانو ذرات موجب می‌شود که اتم‌های واقع در سطح اثر بسیار بیشتری نسبت به اتم‌های درون حجم ذرات بر خواص فیزیکی ذرات داشته باشند.

 

این ویژگی واکنش پذیری نانو ذرات را به شدت افزایش می‌دهد به گونه‌ای که ذرات به شدت تمایل به آگلومره یا کلوخه‌ای شدن داشته 

خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir

  باشند. هدف اصلی اکثر تحقیقات نانو تکنولوژی شکل دهی ترکیبات جدید یا ایجاد  تغییراتی در مواد موجود می‌باشد. مواد در مقیاس نانو رفتار کاملاً متفاوت، نامنظم و کنترل نشده‌ای از خود بروز می‌دهند. با کوچکتر شدن ذرات خواص نیز تغییر خواهند کرد. مثلاً فلزات، سخت تر می‌شوند و سرامیک نرم‌تر می‌شود. لایه‌های نازک با ضخامت زیر میکرونی، با خواص ناشی از همان دو ویژگی اصلی آنها که شامل نازک بودن و بزرگی فوق العاده نسبت سطح به حجم است، کاربردهای فراوانی در فناوری‌های نوین یافته‌اند. برخی خصوصیاتی که در اثر نازک بودن سطح به وجود می‌آید، شامل افزایش مقاومت ویژه، ایجاد پدیده تداخل نور؛ پدیده تونل زنی، مقیاس شدگی سطحی، تغییر مماسی بحرانی ابر رساناها می‌باشد.

 

همچنین برخی خصوصیاتی که از بزرگی سطح لایه‌های نازک ناشی می‌شود شامل پدیده جذب سطحی فیزیکی و پدیده جذب سطحی شیمیایی، پدیده پخش و فعالسازی می‌باشد، با توجه به عملکرد و خواص لایه‌های نازک، می‌توان از آنها جهت بهبود تکنولوژیی‌هایی نظیر سلولهای خورشیدی، سنسورها، کاربردهای نوری، مهندسی الکترونیک و فرو الکترونیک و پزشکی و کشاورزی و…. استفاده کرد. امروزه کاربرد لایه نشانی در صنایع، موضوع توسعه یافته‌ای است، به گونه‌ای که بخش بزرگی از زندگی مدرن را مدیون توسعه صنعت لایه نشانی می‌دانند. اکسید آهن ترکیب غیر آلی با فرمول Fe2O3 است که دارای چهار فاز متفاوت α و β و γ و ε می‌باشد که از طریق تغییر زمان، اندازه دانه، دما و فشار به یکدیگر تبدیل می‌شوند. در این پایان نامه بیشترین ساختار فریک مربوط به فاز α و کمترین آن مربوط به γ می‌باشد. اکسید آهن به علت خاصیت مغناطیسی ذرات آهن دارای کاربرد منحصر به فردی در زیست – پزشکی می‌باشد.

 

در فصل اول این پایان نامه به بیان مطالب مربوط به ذرات نانویی، نانو تکنولوژی، نانو ساختارها و خواص و کاربردهای آنها خواهیم پرداخت. در فصل دوم نیز به تعریف لایه‌های نازک و بررسی روش‌های ساخت لایه‌ها و توصیف آنالیزهای مربوط و نیز کاربردهای لایه‌های نازک در زمینه‌های صنعت و تجارت و پزشکی را مورد بحث قرار خواهیم داد.

 

در فصل سوم به معرفی آهن و ترکیباتش به ویژه اکسید آهن و همچنین به معرفی خواص ساختاری و کاربردهای اکسید آهن خواهیم پرداخت. در فصل چهارم طرز ساخت لایه‌های نازک اکسید آهن به روش حمام شیمیایی توضیح داده می‌شود و نتایج بدست آمده از آنالیزهای مربوط به خواص لایه‌های نازک اکسید آهن را بررسی خواهیم کرد.

بررسی رابطه بین استراتژی فناوری اطلاعات وفرهنگ سازمانی

:

سازمان‌ها‌ در خلاء زندگی نمی‌کنند بلکه در محیطی که رفتار و ساختارهای آن‌ها‌ را شکل می‌دهد فعالیت می‌کنند. امرزوه یکی از مشخصه‌های‌‌ عرصه فعالیت سازمان، رقابتی شدن و در نتیجه ناپایداری آن است. همراه با افزایش رقابت در بازار، تصمیم گیری و سیاست‌گذاری برای حفظ بقاء و یا کسب موفقیت پیچیده‌تر شده  است. در چنین شرایطی انتخاب استراتژی مناسب برای سازمان‌ها‌ اهمیت خاصی پیدا کرده است (کردنائیچ و مشبکی، 1381). یکی از عوامل محیطی که امروزه سازمان‌ها‌ را تحت تاثیر قرار می‌دهد تغییرات فناوری اطلاعات است، در واقع پذیرش یک فناوری جدید اجتناب‌ناپذیر در فرایندهای سازمان است. لذا مدیران سازمان‌ها‌ باید در تدوین استراتژی عوامل فناوری را مورد توجه قرار دهند و زیرساختارها تکنولوژی مورد استفاده خود را شناسایی کنند و تکنولوژی مناسب را به کار گیرند. راهکار چنین‌کاری به کارگیری استراتژی فناوری اطلاعات است. استراتژی فناوری اطلاعات زیرساخت‌های‌‌ تکنولوژی یک سازمان را تعیین می‌کند و به سازمان اجازه می‌دهد که تکنولوژی‌های‌‌ مناسب را با بهترین استاندارد‌ها‌ با توجه به هزینه، کارایی، حمایت از تامین نیازها انتخاب کند و به کار گیرد(ماسوکا، 2006). به نظر می‌رسد یکی از عواملی که باعث مقاومت  در به کارگیری یک استراتژی جدید در سازمان فرهنگ سازمانی است. به طور کلی فرهنگ سازمانی عامل بازدارنده قوی در قبال تغییر، به ویژه تغییر فناوری اطلاعات است(لادون و لادون، 1994). با توجه به همین مهم نیز مطالعه حاضر با هدف رابطه فرهنگ سازمانی  و استراتژی فناوری اطلاعات تنظیم شده است.

نتیجه تصویری درباره فناوری اطلاعات

1-2- بیان مسئله:

 

دوران جدید که به عصر اطلاعات موسوم است، دوران فناوری اطلاعات و ارتباطات می‌باشد، بشر امروز جامعه‌ای مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات(ICT)[1] را تجربه می­کند که از ویژگیهای خاص خود برخوردار است. چنین جامعه­ای را جامعه اطلاعاتی می­گویند (صرافی زاده، 1383). جامعه اطلاعاتی جامعه­ای است که در آن زندگی اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی افراد جامعه به فناوری اطلاعات و ارتباطات وابسته است و جامعه­ای است که در آن مردم در محل کار، منزل و حتی در اماکن تفریحی از این تکنولوژی­ حداکثر استفاده را می­برند(میشرا، 2005).

 

 بر خلاف دوران گذشته که اطلاعات و تکنولوژی در اختیار صاحب نظران فن و صنایع قرار داشت و مشروعیت آن نیز به تایید و تصدیق آنان مرتبط بود در جامعه جدید اطلاعات تکنولوژیستها، علمای اجتماعی و مردم معمولی نیز مرتبط با تکنولوژی اطلاعاتی قرار گرفته و بخشی از زندگی روزمره آنان شده است. زیرا اطلاعات و اخبار در گروه نیازهای اساسی همه مردم قرار گرفته است و تولیدات آن استفاده همه جانبه دارد. در حالی که در دوران گذشته استفاده از تکنولوژی مرتبط با قشر خاصی بود و فراگیری زیادی نداشت (آذرخش، مهراد،1383). ویژگی‌دیگر جامعه اطلاعاتی کالا شدن اطلاعات است، اطلاعات کالا شده و به مدد تکنولوژی‌‌های‌ جدید ارتباطی در دسترس هر کسی که طالب آن باشد قرار می­گیرد. در این گونه جوامع مفاهیم سنتی موجود در زمینه­هایی چون اقتصاد، آموزش، کسب و کار، مدیریت و تجارت دچار تحول می‌گردد. با گذر از عصر صنعتی و ورود به عصر اطلاعات و به گفته الوین تافلر[2] (عصر دانایی) نیاز روزافزون بشر برای آموزش متفاوت­تر با آنچه در گذشته بوده است بیشتر حس می­شود در همین راستا تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات که به طور فزاینده­ای در حال گسترش است می­تواند به نحو مطلوبی تمامی امور زندگی را تحت تاثیر قرار دهد (احمدی نژاد ، 1379).

 

سازمانها باید جهت به کار­گیری و استفاده بهینه از تکنولوژی فن­آوری اطلاعات زمینه‌سازی لازم و مطلوب را داشته باشند تا بتوانند در این راه گامهای مهم و صحیح را در عرصه سازمان بردارند. به نظر می‌رسد یکی از مهمترین عوامل موفقیت و شکست در این حرکت در «فرهنگ سازمان» باشد. در واقع با توجه به اینکه فرهنگ سازمانی نظام ارزشها، باورها و آداب و رسوم مشترک در بین اعضای سازمان است و تعاملات قسمتهای مختلف را بر قرار می‌کند لذا باید یک ابزار مؤثر در بکارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات در سازمان تلقی  شود. فرهنگ سازمانی به تمام جنبه­های سازمانی تاثیر می‌گذارد و بر اساس اعتقادات و ارزش­های مشترک، به سازمان‌ها قدرت می‌بخشد و بر نگرش رفتار فردی انگیزه و رضایت شغلی و سطح تعهد نیروی انسانی، طراحی ساختار و نظام­های سازمانی، هدف­گذاری، تدوین و اجرای استراتژی­ها و …. تاثیر می­گذارد(بلو، 2010؛ مارسادر، سردان و سانچز، 2006). همچنین فرهنگ سازمانی عامل موثر در ترویج خلاقیت و نوآوری است که از طریق ارزش نهادن به کار سخت و متمرکز و هدف­دار، پشتکار  و سخت کوشی و تعهد عمل می­کند(آلینوا، 2009).

 

1-3- اهمیت و ضرورت پژوهش

 

اهمیت روز افزون علوم وابسته به اطلاعات، چنان بالا گرفته است که منتقدان و آگاهان را بر این باور رسانده که دانش اطلاعات و نقش و تاثیر آن شاخص ممتاز فعالیت‌‌های‌ طراز اول جوامع بشری است. در حال حاضر در سازمان‌ها‌ اطلاعات پس از عامل انسانی مهمترین منبع 

خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir

  ارزشمند محسوب می‌شود و یک منبع حیاتی برای پیشرفت علمی و اقتصادی هر کشوری به حساب می‌آید. به بیان دیگر اطلاعات نیروی اصلی حرکت و شکل دهنده مردم، اجتماعات، سازمان‌ها‌ و کشورهاست(لی، 2000).

 

نقش مهم اطلاعات را می‌توان در زمینه‌‌های‌ وسیعی از فعالیتهای حیاتی بشر جستجو کرد. اطلاعات به ابزار مهم اطلاعاتی و ارتباطی بسیار مهمی بدل گشته که توسط آن بسیاری از امور روزمره انسانها تسریع و تسهیل شده است(اوز، 2005). در عصر جدید، در انجام امور اداری به طریق سنتی(معمول) شاهد ظهور و گسترش مشکلات و نارسائی‌‌های‌ گسترده‌تری هستیم که از آن جمله می‌توان به طولانی بودن جریان کارها، اشتباهات زیاد کارکنان، صرف هزینه‌‌های‌ گزاف و قابل ملاحظه جهت ثبت و بایگانی اسناد، اوراق و تبادل اطلاعات نوشتاری، ریسک پذیری و خطرپذیری بالا، نارضایتی ارباب رجوع و موارد بسیاری از این قبیل اشاره نمود، که البته با استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات شاهد موارد کمی از این قبیل خواهیم بود(جکسون، پارک و پر.بست، 2006)‌. همچنین در عصر حاضر که دوره تغییر و تحول و بحران را در پیش روی داریم. (اگر بحرانی در دنیای امروز باشد، بیش از بحران اقتصاد و پول و نفت و نیرو ، بحران فرهنگ است) (اسلامی ندوشن ، 1354).

 

در سازمانهایی که فرهنگ استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات وجود ندارد آثار و تبعاتی بدنبال خواهد داشت که از آن جمله می‌توان نارضایتی ارباب رجوع، هزینه‌‌های‌ گزاف، طولانی بودن جریان کارهاو … را نام برد. تحقیقات نشان می‌دهد که بسیاری از عدم کارآیی که در یک سازمان پیش می‌آید ناشی از عدم بکارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات است(مارسادر، سردان و سانچز، 2006). زیرا رشد روز افزون اطلاعات به سازمانها کمک می‌کند که در میدان رقابت موفق عمل کنند. یکی از موانع اساسی عدم بکارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات فقدان فرهنگ سازمانی و عدم بکارگیری آن می‌باشد.

 

بنابراین فناوری اطلاعات و ارتباطات یکی از مهمترین مسائل عصر حاضر در تمام جوامع می‌باشد پس بکارگیری آن در سازمانها جهت هماهنگی با جامعه بین الملل لازم و ضروری به نظر می‌رسد ولی متأسفانه هنوز شرایط و فرهنگ مناسب جهت استفاده مؤثر به جا و ماهرانه از این فناوری در سازمانها بوجود نیامده است. لیکن فرهنگ سازمانی به دلیل ماهیت اثرگذاری قوی که می‌تواند بر رفتار و عملکرد اعضای سازمان داشته باشد(مکلنتاش و دوهرتی، 2010) و  نقش مهمی را در بکارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات ایفا کند.

 

لزوم توجه به فرهنگ به علت تاثیری که فرهنگ سازمانی بر تمام ابعاد سازمان می‌گذارد، می‌تواند سازمان را به جلو راند و یا از حرکت بازدارد و این توان بالقوه به خاطر تاثیری است که فرهنگ بر رفتار دارد. لذا اگر بخواهیم علل موفقیت و عدم موفقیت سازمانهایمان را مطالعه کنیم باید به بررسی فرهنگ بپردازیم.

 

فرهنگ سازمانی مختلف می‌تواند بر عملکرد(مکلنتاش و دوهرتی، 2010)، موفقیت و اثر بخشی یک سازمان و موسسه(کوانتز و بوگلارسک، 2007؛ آکتاس، کییک و کیاک، 2011) تاثیر متفاوتی داشته باشد‌. با این حال اشاره به این نکته ضرورت دارد (سازمانهای موفق ) فرهنگ‌‌های‌ ایجاد کرده‌اند که ارزشها و مدیریت رهبران خود را در هم آمیخته اند و به همین دلیل است که این ارزشها سالها دوام آورده‌اند و به نظر می‌رسد که نقش حقیقی مدیریت سازمانها، اداره ارزشهای سازمان است. سازمانهای موفق به ایجاد فرهنگ مشترک میان کارکنان و ایجاد روحیه خوب بها می‌دهند‌. چارچوبی از همبستگی ایجاد می‌کنند که در محدوده آن افراد پر انگیزه ، خود را با شرایط انطباق  می‌دهند(گریتلی، یازیکی، اوراز و آکر، 2013).

 

بر مبنای مطالعات متعدد، مدیران و پژوهشگران از اوایل دهه 1980 میلادی توجه خود را به چگونگی مدیریت فرهنگ سازمانهایشان و هماهنگ نمودن آن با سایر اجزاء به بهترین وجه آغاز نموده اند(شیم، 2010؛ کیم و کیم، 2011). با وجود اینکه سابقه مطالعات فرهنگ سازمانی بیش از دو دهه نیست‌. اما تحقیقات، تاثیر فرهنگ و جلوه‌‌های‌ فرهنگی را بر رفتار کارکنان نشان داده‌اند و تعدادی ازنویسندگان این فرض را مطرح و پشتیبانی کرده‌اند که شرکتها وسازمانهای موفق دارای فرهنگ قوی بوده اند.

 

استفاده‌کنندگان این پژوهش کلیه کارکنان، مدیران و سازمان‌ها‌ می‌باشند، که با پیاده کردن یک الگوی فرهنگی مناسب و قوی در سازمان زمینه استفاده بهینه از فناوری اطلاعات و ارتباطات در بین آنها فراهم می‌شود. در واقع با روشن شدن رابطه فرهنگ سازمانی با فناوری اطلاعات، در ارگان‌ها‌ و ادارات زمینه لازم برای توجه و اقدام جدی مسئولین جهت بالابردن فرهنگ سازمانی فراهم آید تا از آن طریق بکارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات افزایش یابد.

 

 

 

1-4- اهداف پژوهش

 

1-4-1- اهداف کلی

 

هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه فرهنگ سازمانی و استراتژی فناوری اطلاعات در مراکز فنی و حرفه‌ای می­باشد.

 

1-7-2-اهداف فرعی

 

با توجه به اهمیت نقش فرهنگ سازمانی در میزان به کارگیری فناوری اطلاعات توسط کارکنان این تحقیق بر آن است تا با بررسی فرهنگ سازمانی در مراکز فنی و حرفه‌ای‌ به اهداف ذیل دست یابد:

 

    • تعیین میزان به کارگیری فناوری اطلاعات در مراکز فنی و حرفه ای.

 

    • تعیین میزان رابطه هفت ویژگی فرهنگ سازمانی با فناوری اطلاعات در مراکز فنی و حرفه‌ای.

 

  • تعیین میزان بکارگیری فناوری اطلاعات در بین کارکنان زن و مرد در مراکز فنی و حرفه‌ای.

 

1-5- سوالات پژوهش

 

1-5-1- سؤال اصلی

 

1- آیا بین فرهنگ سازمانی و بکارگیری فناوری اطلاعات در مراکز فنی و حرفه‌ای رابطه وجود دارد؟

 

1-5-2- سوالات فرعی

 

    • میزان بکارگیری فناوری اطلاعات در بین کارکنان مراکز فنی و حرفه‌ای چگونه است؟

 

    • آیا بین هفت ویژگی فرهنگ سازمانی با فناوری اطلاعات و ارتباطات در مراکز فنی و حرفه‌ای رابطه وجود دارد؟

 

  • آیا میزان به کار گیری فناوری اطلاعات در بین کارکنان زن و مرد در مراکز فنی و حرفه‌ای تفاوت وجود دارد؟

 

1-6- فرضیه‌های پژوهش:

 

1-6-1- فرضیه اصلی:  بین فرهنگ سازمانی و بکارگیری فناوری اطلاعات رابطه معناداری وجود دارد.

 

1-6-2- فرضیه‌های فرعی:

 

1-6-2-1- بین میزان بکارگیری فناوری اطلاعات و پیشرفت مراکز فنی و حرفه‌ای رابطه معنا‌داری
وجود دارد.

 

1-6-2-2- بین ویژگی‌ نوآوری و ریسک‌پذیری در فرهنگ سازمانی و استراتژی فناوری اطلاعات رابطه معنا داری وجود دارد.

 

1-6-2-3- بین ویژگی‌ توجه به جزئیات در فرهنگ سازمانی و استراتژی فناوری اطلاعات رابطه معناداری وجود دارد.

 

1-6-2-4-  بین ویژگی‌ نتیجه محوری در فرهنگ سازمانی و استراتژی فناوری اطلاعات رابطه معناداری وجود دارد.

 

1-6-2-5- بین ویژگی‌ توجه به افراد در فرهنگ سازمانی و استراتژی فناوری اطلاعات رابطه معناداری وجود دارد.

 

1-6-2-6- بین ویژگی‌ توجه به گروه در فرهنگ سازمانی و استراتژی فناوری اطلاعات رابطه معناداری وجود دارد.

 

1-6-2-7- بین ویژگی‌ داشتن روحیه جسارت و سرشکنی در فرهنگ سازمانی و استراتژی فناوری اطلاعات رابطه معنا داری وجود دارد.

 

1-6-2-8- بین ویژگی‌ ثبات و پایداری در فرهنگ سازمانی و استراتژی فناوری اطلاعات رابطه معناداری وجود دارد.

شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر توسعه اعتماد بین مدیران و کارکنان شرکت گاز …

اعتماد دانش وسیعی است که دربردارنده مفاهیم مهمی برای مطالعه است زیرا قادر به هماهنگی رفتارهای انسانی است ودر دهه های گذشته توسط محققانی ازرشته های مختلف مانند: روان شناسان، اقتصاددانان، دانشمندان علوم اجتماعی و نیز بازاریابان، مورد مطالعه قرار گرفته است.

اقتصاد

واژه اعتماد، یکی از اصطلاحات بین المللی و سازمانی است که در متون آکادمیکی و تاریخی دو خاستگاه علمی و ارزشی برای آن قایل هستند، از طرفی نیز محققان رشته های مختلف مانند: روان شناسان، اقتصاددانان و دانشمندان علوم اجتماعی و حتی بازاریابان نسبت به این بحث علاقه خود را نشان داده ا ند. در ادبیات دینی و ارزشی واژه ی اعتماد عامل مؤثر در ایجاد تعادل بوده و با واژگانی مانند: همکاری، صداقت، وفاداری، صمیمیت، امید و دگرخواهی همراه شده است.

 

واژه اعتماد در شاکله ی سازمان ها، عنصری اساسی در روابط انسانی به کار می رود و عامل اساسی در رقم زدن هماهنگی و مشارکت است. و مزایای فوق العاده ای در ایجاد همبستگی، رشد، روحیه کاری و حتی کاهش غیبت و احساس تعلق به سازمان، نوآوری، افزایش بهره وری و کاهش اختلاف نظر بین کارکنان  بوده است.       

 

اعتماد و توسعه آن درسازمانها، بیانی نوین از اندیشه ای کهن است که جای آن در روابط امروزی به خوبی نمایان و آشکار است و به کارگیری سازوکارهای آن می تواند در کسب نتایج مطلوب فردی و سازمانی مؤثر باشد.

 

توجه به این مؤلفه حیاتی مهم، باعث تداوم روابط سالم، چه در سطح افقی و چه در سطح عمودی در سازمان می گردد.

 

 

 

1-2. بیان مسئله

 

 اعتماد یک عنصر بسیار مهم در ساختار روابط انسانی در سازمان ها می باشد و در واقع جنبه نامرئی و بی صدای سازمان های با عملکرد عالی می باشد. تحقیقات انجام شده، وجود رابطه بین اثربخشی سازمانی و شخصی را با سطوح عالی اعتماد تایید می کنند. اعتماد بر محیط کاری مثبت که از مشخصه های آن صداقت و روابط حمایتی است، تاکید دارد. اعتماد مبادله آزادانه عقاید و اطلاعات را میسر می سازد. اعتماد فرایند تصمیم گیری اثربخش را تقویت می کند. و عامل مهمی درتمایل افراد به مشارکت محسوب می شود.

 

 بروهن[4] (2001) تاکید می کند که اعتماد یک عامل کلیدی در رویارویی سازمان با تهدیدات
می باشد.(Moye & Henkin, 2006,  PP.101-102)

 

  وجود جو اعتماد موجب تقسیم اطلاعات، تعهد به تصمیمات، رفتار شهروندی سازمانی[5]، بهبود روحیه کارکنان و افزایش نوآوری می شود و به مدیریت اثر بخش سازمان ها کمک می کند. از این رو اندیشمندان مدیریت، اعتماد را عامل مهمی در همکاری و تعامل، سبک های رهبری، پیش فرض های مدیریت نسبت به کارکنان، تغییر و بالندگی سازمانی، مشارکت، ارتباطات و قراردادهای اجتماعی           می دانند(قلی پور و همکاران، 1388).

 

مؤلفه حیاتی که باعث تداوم روابط  سالم، چه در سطح افقی و چه عمودی در سازمان ها می شود اعتماد می باشد. اعتماد هم در بردارنده ابعاد شناختی و هم دارای ابعاد عاطفی است(مطلبی و همکاران، 1388، 66). دانشمندان در ادبیات اعتماد خاطر نشان می کنند که افزایش در اعتماد به افزایش در تعهد منجر می شود تجزیه و تحلیل اعتماد، نشان می دهد که اثر مهم و شاخص اعتماد(در حوزه روان شناسی)، مشخصاً به نگرش هایی مانند تعهد و رضایت شغلی مرتبط می شود. از طرف دیگر، اعتماد و تعهد بر نتایج سازمانی اثر زیادی خواهد داشت و موفقیت یا شکست سازمانی را در پی خواهند داشت(خنیفرو زروندی، 1389) است.                   

 

عوامل بسیاری بااعتماد بین مدیران و کارکنان مرتبط بوده وموثر می باشد. در تحقیق حاضر سعی گردیده است عوامل مؤثر بر توسعه اعتماد بین مدیران و کارکنان در شرکت گاز تبریز با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی شناسایی و اولویت بندی گردد. بر همین منظور عوامل موثر بر توسعه اعتماد بین مدیران و کارکنان با مطالعه کتب ، مقالات ، تحقیقات پیشین و کسب نظر از کارشناسان امر به صورت اولیه به شرح زیر تعریف گردیده است که عوامل نهائی با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی احصا خواهد شد.

 

    1. کار تیمی

 

    1. تعهد سازمانی کارکنان

 

    1. سطح تعاون و همکاری

 

    1. مشارکت دادن کارکنان در تصمیمگیری

 

    1. عزت نفس کارکنان

 

    1. کانون کنترل درونی کارکنان

 

    1. کانون کنترل بیرونی کارکنان

 

    1. سیستم مناسب ارتباطی در سازمان

 

    1. بالنده سازی کارکنان

 

    1. نگرشها و ارزشهای مذهبی کارکنان

 

    1. هویت شغلی کارکنان

 

    1. اهمیت شغل کارکنان

 

    1. استقلال شغلی

 

    1. بازخور شغلی

 

    1. استقرار سیستم مناسب اطلاع رسانی در سازمان

 

    1. فرهنگ سازمانی

 

    1. شفافیت نقشها و مسئولیتها در سازمان

 

    1. وجود ثبات سازمانی

 

    1. عدالت سازمانی

 

    1. ساختار سازمانی مکانیکی

 

    1. ساختار سازمانی ارگانیکی

 

    1. شایستگی افراد در سازمان

 

    1. مشروعیت مدیران

 

    1. استقرار نظام پیشنهادها در سازمان

 

    1. سیستم مناسب پاسخگویی

 

    1. سیستم مناسب ارزیابی عملکرد

 

    1. مهارتهای ارتباطی

 

    1. صداقت

 

    1. سبک رهبری انسان مدار مدیران

 

    1. سبک رهبری کارمدار مدیران

 

    1. تبادل دیدگاهها و ارزشها 

      خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir

       

 

    1. پیروی از وجدان

 

    1. کوچک سازی سازمانی

 

    1. آموزش و بهسازی کارکنان

 

    1. پرهیز از بهانه تراشی و ملامت

 

    1. رازدار بودن

 

    1. نوع دوستی

 

    1. توجه به عامل راستگویی و ترویج آن در سازمان

 

    1. در دسترس بودن

 

    1. قاطعیت

 

    1. نوآوری سازمانی

 

    1. خیرخواهی

 

    1. جدی بودن در امور

 

    1. داشتن اعتبار

 

    1. تفاهم درکلیه امور

 

    1. وحدت نظر

 

    1. تعامل مستمر بین مدیران و کارکنان

 

    1. اجتناب از پرده پوشی و ابهام

 

    1. هوش عاطفی کارکنان

 

    1. حمایت از منافع یکدیگر

 

    1. روحیه خودکنترلی کارکنان

 

    1. روحیه ا نتقادپذیری

 

    1. احساس توانمندی کارکنان

 

    1. رضایت شغلی کارکنان.

 

    1. تفویض اختیار به کارکنان

 

    1. احترام

 

    1. شفافیت چشم انداز و اهداف سازمانی

 

    1. نظام مناسب پاداش وجبران خدمات

 

    1. حمایت سازمانی

 

    1. شایستگی مدیریتی

 

    1. انسجام فکری

 

    1. سنوات خدمت کارکنان

 

  1. وظیفه شناسی

توسعه اعتماد بر اساس نظریه استیفن پی رابینز در پنج بعد؛

 

    1. صداقت: دوستی، پاکی، یکرنگی، و دارای حقیقت بودن.

 

    1. شایستگی: داشتن دانش و مهارت در زمینه های فنی و روابط انسانی.

 

    1. ثبات و پایداری: قابلیت اعتماد و توان پیش بینی و قضاوت خوب، به هنگام رویارویی با اوضاع و شرایط مختلف.

 

    1. وفاداری: حفظ آبرو، حیثیت و اسرار دیگری.

 

  1. روراستی: تبادل نظر و دادن اطلاعات به صورت آزاد(رابینز، 1378).

تعریف گردیده است.

 

 

 

1-3. سؤال آغازین

 

سؤالات آغازین تحقیق حاضر عبار است از:

 

    1. عوامل مؤثر برتوسعه اعتماد بین مدیران و کارکنان شرکت گاز تبریز کدامند؟

 

  1. الویت بندی عوامل مؤثر بر توسعه اعتماد بین مدیران و کارکنان شرکت گاز تبریز چگونه است؟

 

 

1-4. اهمیت و ضرورت تحقیق

 

          با توجه به این که امروزه توسعه اعتماد امری حیاتی تلقی می شود لذا شناسایی موانع و مشکلات و عوامل مؤثر بر آن از اهمیت و ضرورت بالایی برخوردار است. سطوح پایین اعتماد سبب کاهش بهره وری، فقدان نوآوری و ضربه وارد کردن به فرایند تصمیم گیری می شود از سوی دیگر سطوح بالای اعتماد سبب افزایش روحیه کارکنان، کاهش غیبت ، افزایش نوآوری سازمانی و کمک به مدیریت تغییر مؤثر می باشد. پس توصه می شود که سازمانها به دنبال ایجاد یک جو آکنده از اعتماد باشند. باید توجه داشت که ایجاد اعتماد، یک فرایند ساده نیست بلکه پدیده ای پویاست و مزایایی که از اعتماد ناشی می شود آن را          با ارزش تر می کند(الوانی و همکاران، 1380).    

 

         اعتماد به مدیر میزان ادراک و اعتقاد شخصی کارکنان در این مورد است که مدیر نهایتاً به نفع کارکنان عمل خواهد کرد.

 

         اگر کارکنان به مدیران اعتماد داشته باشند، این اعتقاد در آنها شکل می گیرد که سازمان کار درست را برای کارکنان انجام خواهد داد. در آن صورت، کارکنان احساس یگانگی، عضویت و شناسایی با سازمان خواهند داشت. در ضمن اگر در سازمان اعتماد وجود داشته باشد، کارمند احساس می کند که شغل او برای موفقیت سازمان ضروری است. علاوه بر این کارکنان اضطراب کمتری داشته و اثر مثبت بیشتری بر سازمان خواهند داشت(Erturk , 2008).

 

بر این اساس شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه اعتماد بین مدیران و کارکنان شرکت گاز تبریز می تواند مدیران سازمان را در جهت برنامه ریزی آتی و اقدامات لازم برای تحقق اهداف، همیاری و همراهی نماید. از این رو تحقیق در این خصوص اهمیت و ضرورت دارد.

 

 

 

1-5. اهداف تحقیق 

 

 هدف کلی تحقیق حاضر شناسائی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر توسعه اعتماد بین مدیران و کارکنان شرکت گاز تبریز می باشد و در راستای این  هدف، اهداف زیر دنبال می شود؛

 

    1. تعیین میزان اعتماد بین مدیران و کارکنان شرکت گاز تبریز؛

 

    1. تعیین عوامل مؤثر بر توسعه اعتماد بین مدیران و کارکنان شرکت گاز تبریز؛

 

  1. تعیین اولویت عوامل مؤثر بر توسعه اعتماد بین مدیران و کارکنان شرکت گاز تبریز؛

وهدف کاربردی تحقیق حاضر عبارت است از:

 

ارائه پیشنهادهایی به منظور توسعه اعتماد بین مدیران و کارکنان شرکت گاز تبریز با توجه به عوامل موثر نهایی و احصاء شده با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی.

 

 

 

1-6. چارچوب نظری تحقیق