:
نیروی انسانی مهمترین سرمایه سازمانهاست و هر چه این سرمایه از کیفیت مطلوب بالاتری برخوردار گردد احتمال موفقیت، بقاء و ارتقاء سازمان بیشتر خواهد شد. لذا میبایست در مورد بهبود کیفی نیروی انسانی سعی فراوان نمود چرا که این اقدام هم به نفع سازمان است و هم به نفع افراد اما نه تنها آموزشهای تخصصی شامل این اقدام نمیگردد بلکه بهبود نگرشها و تعدیل ارزشهای افراد را نیز شامل میشود. یکی از مهمترین این نگرشها تعهد سازمانی است. در دهه اخیر تحقیقات متعددی در این زمینه و در ابعاد مختلف مرتبط با آن انجام گرفته است. این تحقیقات در دو مقوله دسته بندی میشوند؛ گروه اول سعی در شناخت تعهد داشتهاند و گروه دوم به بررسی عوامل مرتبط با تعهد پرداختهاند. گرچه این متغیر به نحو محسوس و کمی اندازه گیری نمیشود اما وجود آن علیالخصوص در برخی سازمانها بسیار ضروری است.
امروزه مدیران سازمانها بر این اعتقادند که هر چه کارکنان بیشتر ارزشهای سازمان را بپذیرند و خود را متعلق به سازمان و ملزم به تلاش در راه نیل به اهداف آن بدانند؛ احتمال موفقیت سازمان بیشتر خواهد شد. از طرفی یکی از برجستهترین عوامل مؤثر در موفقیت سازمان ، چگونگی عملکرد آن میباشد لذا سازمانها سعی دارند تا عوامل مؤثر و مرتبط به عملکرد کارکنان را شناسائی و تقویت نمایند. یکی از عوامل مؤثر بر عملکرد کارکنان تعهد سازمانی است که به نگرشهای مثبت یا منفی افراد نسبت به کل سازمانی که در آن مشغول به کارند اطلاق میگردد.
با توجه به تغییر و تحولات عصر حاضر نیروی انسانی نسبت به سایر منابع سازمان، از اهمیت خاصی برخوردار شده است. در واقع سرمایه انسانی، حیاتیترین عنصر راهبردی و اساسیترین راه برای افزایش اثربخشی و کارایی سازمان است و پیشرفت و ترقی جامعه را به دنبال خواهد داشت.
عملکرد نهایی سازمان منوط به عملکرد تک تک افراد درون سازمان و محیط پیرامون آن میباشد؛ به عبارت دیگر از جمع نهایی و یا نتیجه نهایی عملکرد افراد و کارکنان سازمان، عملکرد کل سازمان را میتوان به دست آورد. علت تفاوتهای عملکردی سازمانهای مختلف در جوامع مختلف چیست و علل تفاوت عملکردی کارکنان در سازمان چیست؟ عدم رضایت و عدم احساس تعلق و وفاداری کارکنان میتواند تا خیر، غیبت و ترک سازمان را به همراه داشته باشد که علاوه بر هزینههای فراوان در روحیه سایر کارکنان نیز تأثیر میگذارد و سیستم روابط انسانی را مختل میسازد.
چنانچه لیکرت بیان میکند ؛ روحیه ضعیف در کارایی سازمان اثر میگذارد. در سازمانها با افراد مختلفی برخورد میکنیم که هر یک به کار و سازمانهای خویش نگاههای گوناگونی دارند که اگر این دیدگاهها را بر روی یک پیوستار نشان دهیم در یک طرف آن افرادی هستند که علاقه و احساس تکلیف و تعلق و عشق خاصی نسبت به سازمان خود دارند و تا پای جان نسبت به پیشبرد اهداف کوشش روزمره و تمایل نشان میدهند. در سمت دیگر این پیوستار افرادی را میبینیم که نسبت به سازمان خود وابستگی ندارند و نه تنها خود در جهت اهداف سازمان حرکت نمیکنند بلکه در ایجاد فرهنگ بی توجهی نسبت به مشکلات سازمان در بین دیگر همکاران مؤثر میباشند.
با توجه به مشاهده مسائلی در سازمان مورد مطالعه محقق سعی دارد تا رابطه بین تعهد سازمانی و عملکرد کارکنان این سازمان را مورد مطالعه قرار دهد و به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که آیا میان تعهد سازمانی و عملکرد کارکنان شرکت نفیس نخ رابطه معناداری وجود دارد؟
کارایی، اثربخشی و بهبود عملکرد از مهمترین اهداف یک سازمان محسوب میشود و هر سازمانی سعی در تقویت این ستاده ها را از طرق گوناگون دارد. برای رسیدن به اهداف فوق باید عوامل مرتبط و مؤثر بر عملکرد کارکنان را شناسایی و تقویت نمود. یکی از این عوامل تعهد سازمانی است که در سالهای اخیر توجه زیادی را به خود معطوف کرده است. نیروی انسانی وفادار و سازگار به اهداف و ارزشهای سازمانی که مایل است فراتر از وظایف محوله فعالیت نماید میتواند عامل مهمی در اثربخشی سازمان باشد. وجود چنین نیرویی در سازمان باعث بالا رفتن سطح عملکرد، پایین آمدن میزان غیبت، تا خیر و ترک خدمت شده و وجهه سازمان را در اجتماع مناسب جلوه داده و زمینه را برای رشد و توسعه سازمان فراهم کند(حسینیان و همکاران،10:1386).
حرکت بهره ورا نه در سطح سازمان تنها نتیجه رفتار انسانهایی است که نسبت به سازمان دارای تعهد هستند و با نگرش مثبت، خلاق و رضایت مندانه به تغییر دنیای پیرامون خویش میاندیشند(خاکی،1376 :199).
تعهد و پایبندی میتواند پیامدهای مثبت و متعددی داشته باشد. کارکنانی که دارای تعهد و پایبندی هستند نظم بیشتری در کار خود دارند، مدت زمان بیشتری در سازمان میمانند و بیشتر کار میکنند(مورهد و گریفین، 1374 :82).
در موارد بسیاری سازمانها به افرادی نیاز دارند که به نفع سازمان و فراتر از وظایف مقرر تلاش کنند. این امر به ویژه در مشاغل حساس و بحرانی از اهمیت به سزایی برخوردار است. کوتاهی در جهت ایجاد تعهد و وابستگی روانی در اعضای سازمان مستلزم افزایش هزینهها برای ایجاد سیستم کنترل و نظارت دقیق و پیچیده خواهد بود. داشتن کارکنانی که ارزشها و اهداف سازمان در آنها روانی شده باشد این اطمینان را به وجود میآورد که افراد باطناً در جهت تا مین منافع سازمان تلاش میکنند(خاکی 1376 : 197).
درباره تعهد سازمانی به منزله یکی از مؤلفههای مهم رفتار سازمانی، پژوهشهای متعددی صورت گرفته است و مشخص شده است
خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir
که در مواردی تعهد سازمانی میتواند اثرات مشخصی بر عملکرد افراد سازمان داشته باشد.
پژوهشگر به علت علاقه مندی در تعیین رابطه بین تعهد سازمانی و عملکرد کارکنان شرکت نفیس نخ و یافتن راه حلها و مستند علمی قابل اجرا به منظور ارتقاء عملکرد آنها و همچنین تاکید بر اهمیت مسئله تعهد سازمانی در سازمانها به انتخاب این موضوع پرداخته است.
هدف اصلی:
به طور کلی هر تحقیق برای دستیابی به هدف و منظور خاصی صورت میگیرد، این هدف خود را در قالب مسئله تحقیق نمودار میسازد و از طریق بیان آن آشکار میشود. هدف اصلی از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین تعهد سازمانی و عملکرد کارکنان شرکت نفیس نخ میباشد.
اهداف فرعی:
هر تحقیق به یک چهارچوب نظری نیاز دارد، چهارچوب نظری ، الگویی است که فرد پژوهشگر بر اساس آن درباره روابط بین عواملی که در ایجاد مسئله مهم تشخیص داده شدهاند نظریه پردازی میکند(خاکی،1388 :163).
در این پژوهش با توجه به دشواریها و مشکلات و فقر منابع نظری، نظریهای که بتواند ارتباط متقابل متغیرها را مورد توجه قرار دهد و در عین حال اجازه و امکان سنجش متغیرهای پژوهش را فراهم آورد منطقی به نظر میرسد از میان نظریههای مطرح شده نظریه مدل سه بخشی تعهد سازمانی می یر و آلن که زمینه تبیین و شناخت بهتری برای پژوهش حاضر مهیا میکند مورد استفاده قرار گیرد. لذا پژوهشگر در تدوین چهارچوب نظری این تحقیق از مبانی نظری پژوهش که برگرفته از اندیشه دانشمندان صاحب نظر در مدیریت میباشد به شرح زیر بهره جویی نموده است:
پژوهش حاضر با توجه به ادبیات موضوع و پیشینه تحقیق مدل مفهومی زیر را ارائه و مورد بررسی قرار داده است.
متغیر مستقل متغیر وابسته
عملکرد کارکنان | مؤلفهها |
توانایی | |
وضوح | |
کمک | |
انگیزه | |
ارزیابی | |
اعتبار | |
محیط |
مؤلفهها | تعهد سازمانی |
تعهد عاطفی | |
تعهد مستمر | |
تعهد هنجاری |
مدل سه بخشی تعهد سازمانی آلن و می یر
(هرسی و بلانچارد، 1375 :509)
نمودار1-1- مدل مفهومی تحقیق
فرضیات تحقیق شامل موارد زیر میباشد:
فرضیه اصلی:
بین تعهد سازمانی و عملکرد کارکنان شرکت نفیس نخ رابطه معنا داری وجود دارد.
فرضیات فرعی:
بین تعهد عاطفی و عملکرد کارکنان شرکت نفیس نخ رابطه معناداری وجود دارد.
بین تعهد مستمر و عملکرد کارکنان شرکت نفیس نخ رابطه معناداری وجود دارد.
بین تعهد هنجاری و عملکرد کارکنان شرکت نفیس نخ رابطه معنا داری وجود دارد.
قلمرو تحقیق از سه بعد موضوعی، مکانی، زمانی مورد بررسی قرار گرفته است.
قلمرو موضوعی: تحقیق حاضر به بررسی رابطه بین تعهد سازمانی و عملکرد کارکنان میپردازد که در قلمرو علوم رفتاری و مدیریت منابع انسانی قرار دارد.
قلمرو مکانی : از نظر بعد مکانی ، این تحقیق در شرکت نفیس نخ انجام میگیرد.
قلمرو زمانی : این تحقیق از اول اسفند 1390 تا آخر دی ماه 1391 انجام پذیرفته است و قلمرو زمانی (دوره توزیع و جمع آوری پرسشنامه) آذر ماه 1391 میباشد.
کودکان بسیاری هستند که ظاهری طبیعی دارند ،رشدجسمی،قد و وزنشان حاکی از بهنجار بودن آنهاست و هوششان کما بیش عادی است ،به خوبی صحبت می کنند ومثل همسالان خود با سایرین ارتباط برقرار می کنند .درخانه نیز خودیاری های لازم را دارند و از رفتار و اخلاق عادی برخوردارند. اما وقتی به مدرسه می روند و می خواهند خواندن،نوشتن و حساب را یاد بگیرند،دچار مشکلات جدی و قابل ملاحظه می شوند.این کودکان با مشکلات یادگیری درمدرسه روبروهستند واین امرگاهی به شکست تحصیلی وترک تحصیلی منتهی می شود. این مسئله ناتوانی در درک ویادگیری مطلوب برخی ازمطالب آموزشی در برخی از دانش آموزان و بعضا” دانشجویان در سالهای اخیر بطور فوق العاده ای مورد توجه متخصصان وکارشناسان تعلیم وتربیت قرار گرفته است (افروز،1385). این مشکلات،واقعیت های غیر قابل انکاری هستند که در تمام جوامع،فرهنگ هابه چشم می خورد و ناتوانی آنها ناشی از بهره هوشی پایین،نارسایی حسی ،آموزش ناکافی وفقر فرهنگی آنها نیست (هالاهان و کافمن،1988؛ترجمه جوادی،1386). کودکان دارای این مشکلات که عمدتا” دچار ناتوانی های یادگیری[1]هستند،واینکه اغلب ظاهری طبیعی دارند و از لحاظ رشد جسمی ،قد و وزنشان حالت عادی دارند و از نظرهوش نیز دارای عقب ماندگی ذهنی نمی باشند،مانند سایر همسالان خود صحبت کرده و بازی می کنند ،ولی آنان عمدتا”از نظر درسی در یک یا چند زمینه با مشکل جدی روبرو بوده و بدون بهره گیری از آموزش های ویژه نمی توانند ادامه تحصیل دهند(فریار و رخشان،1379).
صاحب نظران حیطه این اختلال،یک رشته ویژگی ها را برای این اختلال مشخص کرده اند که شامل موارد زیر است ؛ اختلاف بین توانایی بالقوه و عملکرد واقعی،دشواری یادگیری تحصیلی،اختلالات زبانی،اختلالات ادراکی،اختلالات خاص یادگیری،نارسایی فراشناختی ،مشکلات اجتماعی،عاطفی،مشکلات حافظه ای، اختلالات حرکتی ،مشکلات توجه وبیش فعالی (کریمی،1383).
یکی دیگر از متغیرهای مهم اثرگذار و مشکلات احتمالی در افراد دارای اختلال یادگیری، انگیزه پیشرفت[6] می باشد.بررسی ها نشان می دهند که انگیزش یکی از عوامل اصلی رفتارها است و درتمام رفتارها از جمله یادگیری،عملکرد ادراک،دقت،یادآوری،فراموشی،تفکر ،خلاقیت و هیجان اثر دارند.(مورای،ترجمه براهنی،1369).به طور کلی انگیزش را به موتور و فرمان اتومبیل تشبیه کرده اند ودراین مقایسه نیرو و جهت،مفاهیم عمده انگیزشی هستند.انگیزش متغیری فرضی است که روان شناسان تربیتی، بود و نبود و درجات آن را در دانش آموزان از راه مشاهده رفتار ویا نمرات درسی در فضای آموزشی استنباط می کنند(ریو[7]،2005؛ترجمه سیدمحمدی،1386).بالاخره انگیزه محرک اساسی برای تمام اعمال ما است.انگیزه اشاره به پویایی رفتار ما دارندکه شامل نیازهای ما،تمایلات و جاه طلبی های ما در زندگی می باشد. انگیزه پیشرفت اساس ما در رسیدن به موفقیت و رسیدن به تمام آرزوهای ما در زندگی است. انگیزه پیشرفت می تواند بر نحوه ای که یک فرد وظیفه ای را انجام می دهد ویا تمایل به نشان دادن شایستگی را دارد،تاثیرگذار باشد(هاراکییویچ ،بارون ،کاتر و الیوت[8]،1997).در واقع منظور از انگیزه پیشرفت،میل یا اشتیاق برای کسب موفقیت وشرکت در فعالیتهایی است که موفقیت درآنهابه کوشش و توانایی شخص وابسته است(اسلاوین،2006؛ترجمه سید محمدی، 1385).
از جمله مداخله هایی که می تواند برانگیزه پیشرفت ونارسایی هیجانی دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری تاثیر داشته باشد و تاکنون مورد توجه پژوهشگران قرار نگرفته است مصاحبه انگیزشی[9] می باشد.
مصاحبه انگیزشی روشی مراجع محور است که رهنمودی برای تقویت وافزایش انگیزه درونی بوده و به منظور تغییر ،از طریق کشف،شناسایی و حل تردیدها ودو سوگرایی استفاده می شود. مدل مفهومی مصاحبه انگیزشی،بر پایه مفاهیمی از فرایند تغییر[10]پروچسکا و دیکلمنته ،موازنه تصمیم گیری[11] جانیس[12] و مان[13] ،نظریه متعادل سازی[14] برم[15]،نظریه ادراک خویشتن[16] بیم[17]،نظریه خود سامان دهی[18] کانفر[19] و نظریه ارزش های[20] راکیج[21] شکل گرفته است(فیلدس[22]،2006).در این نظریه با تکیه بر حمایت نظری نظریه خودتعیین گری[23]، تاکید زیادی بر ارضای نیازهای بنیادی روانشناختی خودمختاری [24]،شایستگی[25] وارتباط با دیگران[26] می شود.ارضای این نیازها شرایط لازم را برای رشد روانشناختی ، انسجام یافتگی و بهزیستی شخص فراهم می کنند(دسی و رایان[27]،2000).
بنابراین با توجه به مطالب بالا هدف این پژوهش تعیین اثر بخشی مصاحبه انگیزشی بر انگیزه پیشرفت ونارسایی هیجانی دانش آموزان داری ناتوانی های یادگیری شهر پارس آباد می باشد.
1-2)بیان مسئله
این اختلالات تنها به افت تحصیلی واتلاف بودجه پایان نمی پذیرد،بلکه به سرزنش،تحقیر از جانب سایر دانش آموزان،سلامت روان دانش آموزان را به مخاطره می اندازد واین مشکل منجر به اضطراب و ناخشنودی گردیده وتمام زندگی فرد را تحت پوشش قرار می دهد که ما حصل آن آسیب به بهداشت روانی فرد و جامعه می باشد (کارگر شورکی ، ملک پورو احمدی،1389).
اگرکودکی بد بخواند و یا بد بنویسد دیر یا زود با موانعی در شاخه های درسی مواجه می شود و این دانش آموزان دارای مشکلاتی نظیر ضعف انگیزش وپردازش اطلاعات می باشند (لرنر، 1997؛به نقل از نریمانی و رجبی،1384).به طور خلاصه می توان گفت که هدف آموزش ، یادگیری و قلب یادگیری،انگیزش است.
با توجه به تمام موارد ذکر شده برای دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری و مشکلات مربوط به زندگی و تحصیلی آنها که آینده این افراد را رقم می زند ،بنابراین سوالی که این تحقیق در صدد پاسخ دادن به آن است عبارتست از ؛آیا مصاحبه انگیزشی بر افزایش انگیزه پیشرفت و بهبود نارسایی هیجانی دانش آموزان دارای ناتوانی های یادگیری موثر است؟
1-3) اهمیت وضرورت تحقیق
ناتوانی های یادگیری یک اصطلاح عام است که به یک گروه ناهمگنی از اختلالات اطلاق می شود .این افراد در رابطه با این اختلال به شکل قابل ملاحظه ای در اکتساب و کاربرد در یک یا چند مورد از توانایی های تحصیلی مشکل جدی دارند (وان و سیناکوب[82]،1998؛هالاهان،لیود،کافمن،ویس و مارتینز[83]،2005)،از آنجاکه ناتوانی های یادگیری با تاثیر قابل ملاحظه ای برابعاد مختلف زندگی اعم از فردی ،خانوادگی،اجتماعی و اقتصادی دارد، همچنین شیوع بالای این اختلال که طبق آمارهای جهانی حدود 8 در صد کل دانش آموزان (هیمن و برگر،2008). و در اردبیل حدود 4 در صد دانش آموزان(برهمند،نریمانی و امانی،1385) با این مشکل مواجه هستند، می تواند یک مشکل اساسی به حساب آید.لذا خلاهای پژوهشی وهمچنین استفاده از نتایج این پژوهش دربهبود وضعیت آسیب شناختی اختلالات یادگیری از ضرورت های مهم این مطالعه می باشد.توانمند بودن افراد از نظر هیجانی ،روبرو شدن آنها را با چالش های زندگی آسان می کند ودر نتیجه آنها را از سلامت روان بیشتری برخوردار می کند(کینگ و ایمونز،1990). افراد توانمند از نظر هیجانی احساس های خود را تشخیص می دهند،مفاهیم ضمنی آن را درک می کنند و به گونه موثرتری حالتهای هیجانی خود را برای دیگران بیان می کنند. این افراد در مقایسه با افرادی که توانایی درک و بیان حالتهای هیجانی خود را ندارند در کنار آمدن با تجربه های منفی از موفقیت و سازگاری مناسب تری را در ارتباط با محیط و دیگران نشان می دهند(گلمن،1995).پژوهش و اقدامات مهم در زمینه پیشگیری ،تشخیص و مداخلات این مشکل،لازم و ضروری به نظر می رسد.انگیزه پیشرفت،مانند موتور محرکه عمل می کند ،به طوریکه حتی اگر شخص به لحاظ جسمانی کاملا سالم باشد اما انگیزه لازم را نداشته باشد ،قادر نخواهد بود به نحو مطلوبی از عهده کارها بر آید.بارها مشاهده شده،افراد علیرغم محدودیت های جسمانی ،اما به دلیل برخورداری از انگیزه پیشرفت بالا ،توانسته اند بر موانع و مشکلات فائق آیند و به مدارج عالی در هر زمینه ای دست یابند .همچنین شاهد هستیم که تعداد قابل توجهی از دانش آموزان ،به دلایل گوناگون انگیزه پیشرفت خود را از دست داده و و دچار افت تحصیلی و نا امیدی و بدبینی به توانایی های خود،محیط پیرامون و آینده پیش رو می شوند.از همین رو ،امکان پرورش این متغیر وجود دارد و با استفاده از تکنیک های روانشناختی ،می توان آنها را ارتقاءبخشید. با توجه به وجود و شیوع مشکلات و با وجودکاربرد مصاحبه انگیزشی در جهان و سرایت آن به حوزه های مختلف سلامت ونظر به رشد بسیارسریع رویکرد مشاوره انگیزشی در سایرکشورها و گزارشات متعدد مشکلات تحصیلی و شغلی، ارتقاء رفتارهای بهداشتی نیاز است تا این رویکر د درمانی در حیطه های مختلف در کشور ما نیز مورد آزمون قرارگیرد و در ایران بررسی اولیه نشان می دهد تحقیقات صورت گرفته در این زمینه بسیار کم است و نظر به نو بودن کاربرد مصاحبه انگیزشی در ایران ،ضرورت انجام تحقیقاتی از این دست که به ارتقای سلامت روانی افراد و به ویژه دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری و به تبع آن ،بالندگی اجتماعی در تمامی زمینه ها می انجامد ،بیش از پیش احساس می شود.
همچنین استفاده از نتایج پژوهش در مراکز مشاوره و مدارس از دیگر دلایل انجام این پژوهش می باشد.
1-4)اهداف پژوهشی
1-4-1) هدف کلی
-بررسی اثربخشی مصاحبه انگیزشی بر انگیزه پیشرفت و نارسایی هیجانی دانش آموزان دارای ناتوانی های یادگیری
1-4-2)اهداف جزئی
– بررسی اثربخشی مصاحبه انگیزشی بر انگیزه پیشرفت دانش آموزان دارای ناتوانیهای یادگیری
– بررسی اثربخشی مصاحبه انگیزشی بر نارسایی هیجانی دانش آموزان دارای ناتوانیهای یادگیری
-بررسی اثربخشی مصاحبه انگیزشی بر شناسایی احساسات دانش آموزان دارای ناتوانیهای یادگیری
– بررسی اثربخشی مصاحبه انگیزشی برتوصیف احساسات دانش آموزان دارای ناتوانیهای یادگیری
– بررسی اثربخشی مصاحبه انگیزشی برسبک تفکردانش آموزان دارای ناتوانیهای یادگیری
1-5)فرضیه های پژوهشی
1-5-1)فرضیه کلی
– مصاحبه انگیزشی بر انگیزه پیشرفت و نارسایی هیجانی دانش آموزان دارای ناتوانیهای یادگیری موثر است.
1-5-2)فرضیه جزئی
– مصاحبه انگیزشی بر انگیزه پیشرفت دانش آموزان دارای ناتوانیهای یادگیری موثر است.
– مصاحبه انگیزشی بر نارسایی هیجانی دانش آموزان دارای ناتوانی های یادگیری موثر است.
– مصاحبه انگیزشی برشناسایی احساسات دانش آموزان دارای ناتوانی های یادگیری موثر است.
– مصاحبه انگیزشی بر توصیف احساسات دانش آموزان دارای ناتوانی های یادگیری موثر است.
– مصاحبه انگیزشی برسبک تفکر دانش آموزان دارای ناتوانیهای یادگیری موثر است.
1-6)متغیرهای پژوهشی
1-6-1)متغیر وابسته
-نارسایی هیجانی
– انگیزه پیشرفت
1-6-2)متغیر مستقل
-مصاحبه انگیزشی
[1] .Learning disabilities
[2].Alexithymia
[3] .Sifneos
[4] .Taylor & Bagby
[5] .Tull , Medaglia ,& Roemer
[6]. Achievement Motivation
[7] .Reeve
[8] .Harackiewicz ,Barron , Carter,Lehto &Elliot
[9] .Motivational interviewing
[10] . Stage Of Change
[11] . Decisional Balance
[12] . Janis
[13] .Mann
[14] .Reactance
[15] .Brehm
[16] . Self-Perception Theory
[17] . Bem
[18] .Self-Regulation Theory
[19] . Kanfer
[20] . Values Theory
[21] . Rokeach
[22].Fields
[23].Self Determination Theory
[24].Autonomy
[25] .Competence
[26] .Relatedness
[27] .Deci & Ryan
خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir
[28] .Krik , Gallaghe,Cileman& Anastasiow
[29] . Freilich & Shechtman
[30].Sidman , Biederman & Stephan
[31] .Lerner
[32] .Haager &Vauhn
[33] .Valas & MC Lafin
[34] .Haager & Vaughn
[35] .Heiman & Berger
[36] .Silver,Ruff, Iverson,Barth,Broshek & Wechsler
[37] .Rourk
[38] .Bauminger & Kimhi-Kind
[39] .Ladd &Troop-Gordon
[40] .Wiener
[41] .Estell,Jones,Pearl,Van Acker,Farmer &Rodkin
[42] .Sideridis
[43] .Wiener & Schneider
[44] .Al-Yagon& Mikulincer
[45]. Auerbach, Gross-Tsur, Manor & Shalev
[46] .Klasen & Linch
[47] .Sideridis , Morgan, Botsas,Padeliadu &Fuchs
[48] .Silver,Ruff,Iverson,Barth,Broshek,Boush,Koffler & Reynolds
[49] .Masten & Garmezy
[50] .Werner & Smith
[51] .Morrison & Cosden
[52] .Quine & Paul
[53] .Roach , Ormond & Barratt
[54] .Valentine , MCdermott & Anderson
[55] .Dyson
[56]. Semrud-Klikeman , Walkowiak , Wilkinson & Minne
[57].Grant & Grant
[58] .Sifneos
[59] .Joukamaa ,Saarijarvi ,Muuriaisniemi & Salokangas
[60] .Fessler , Rosenberg & Rosenberg
[61].Fristad , Topolosky , & Weller
[62] .Buysse , Goldman & Skinner
[63] .King & Emmons
[64] .Golman
[65] .Helmers &Mente,
[66] .Modestin,Furre&Malti
[67] .Devine , Stewart & Watt
[68] .Eizaguirre , Cabezon , Alda , Olariaga & Juaniz
[69] .Honkalampi , Hintikka , Tanskanen , Lehtonen & Viinamaki
[70]. Montebarocci, Codispoti, Baldaro & Rossi
[71] .Elliot
[72] .Zimmerman & Schunk
[73] .Pintrich
[74] .Dunn & Shapiro
[75].Olivier & Steenkamp
[76] .Plata , Trusty & Glasgow
[77] .Pentrich & Degroot
[78]. Sideridis
[79] . Busato, Prins, Elshot & Hamaker
[80] . Chaunt, Brown & Dongier
[81] .Arkowitz, Westra, Miller & Rollnick
[82] .Vaughn & Sinagob
[83] .Hallahan,Lioyd,Kauffman,Weiss & Martinez
دانشمندان دریافتهاند که شادی موجب تقویت سیستم ایمنی بدن میشود. افراد غمگین بهطور معمول از نقص کارکرد دستگاه گوارش رنج میبرند و مرتب در معرض آلودگیهای میکروبی و ویروسی قرار میگیرند. شادی، عامل تقویتکنندهٔ سیستم اعصاب انسان است و از بروز افسردگی جلوگیری میکند. پژوهشهای روانشناسی امروزه ثابت کردهاند که برخورداری از عنصر «شادی و رضایتمندی» بیش از هرچیز امری شخصی، تربیتی و به عبارتی «اکتسابی» است و این خط بطلانی است بر باورهای رایج که شاد زیستن و رضایت خاطر از «بودن» را صرفاً درگرو «هرچه بیشتر داشتنِ» عناصری میدانند که مستقل از فردیت، هویت و کیفیتهای روانی آدمها است. مثبت اندیشی و شاد بودن، نوعی شیوه تفکر و شیوه زندگی است؛ همانگونه نارضایتی و منفی اندیشی. بنابراین میتوان انتخاب کرد که جهان پیرامون و درونی خویش را چگونه تفسیر کنیم. اندوه همیشه بوده و خواهدبود؛ شرایط نامساعد، دشواریهای زیستن، رنجها و تلخیهای فردی و شکستها و ناکامیها، همگی جزئی از زیست فردی و اجتماعی انسانهاست. میتوان به همه آنها نگریست و جام زندگی را به تیرگیهای آن آغشته کرد، و هم میتوان در وراء آن، زیبائی زنده بودن و موهبت ناب و فرصتی کوتاه را که دراختیارمان است، به تمامی قدر دانست و از چیزهای کوچک حتی، بهانهای ساخت برای شادمانی و لبخند. ( حسینی ، 1385 ).
انسان موجودی پیچیده و دارای ابعاد مختلفی است که حیات وی در اثر تعادل نسبی این ابعاد هضم شده و دوام می آورد. یکی از این ابعاد، سلامت روان می باشد که نظام نامه ی سازمان بهداشت جهانی آن را اینگونه تعریف می کند« سلامت روان، حالت کامل آسایش و کا میابی زیستی- روانی و اجتماعی است و صرف فقدان بیماری یا معلولیت نمی باشد» سلامت روانی در مفهوم عام خود نیز به سلامت فکر و تعادل روانی و دارا بودن خصوصیات مثبت روانی اتلاق می گردد و راههای دست یابی به سلامت فکر و روح که برای تعالی و تکامل فردی و ا جتماعی انسانها ناظم است با پرداختن به آن روشن می شود و همچنین در مفهوم تخصصی خود رشته ای از بهداشت است که افراد تحصیلکرده و دارای مهارت و تجربیات خاص با اتخاذ روشهای علمی ، آن را به مردم آموزش می دهند. سلامت روان، یعنی پیش گیری از بیماریهای روانی که پیشگیری به معنی وسیع آن عبارت است از به وجود آوردن عوامل و شرایطی که در واقع تکمیل کننده ی زندگی سالم و بهنجار می باشد وبه همین دلیل درمان اختلالهای روانی نیز جزیی از این فعالیت می باشد. یکی از عوامل مهم و در ارتباط با سلامتی روان، شادمانی است. کاواماتو (1999)افزایش شادمانی را در ارتباط مستقیم با افزایش وضعیت سلامت اشتها، خواب، حافظه، روابط خانوادگی، دوستی، وضعیت خانوادگی و در نهایت سلامت روان می داند. پرنگار (2004) معتقد است که ارتباط قوی بین شادکامی و سلامت روانی وجود دارد. آلبرکستن (2003)معتقد است که تجربه ی استرس، احساس شادکامی را کاهش می دهد یعنی هر چه فرد استرس بیشتری را تجربه نماید، از میزان شادکامی او کاسته می شود و سلامت روانی مورد تهدید قرار می گیرد. ریملند (1983)گزارش کرد ه است که اشخاص از خود گذشته معمولا شادتر از افراد خودخواه هستند. در سال های اخیر، اعتقاد بر این است که در نظر داشتن شادی و طراحی برنامه هایی برای شاد بودن، باعث افزایش شادمانی می شود و شادکامی محصول سلامت روانی است نه هدف آن. غالبا شادکامی توام با کارکرد مطلوب و سلامتی روانی همراه است و رضایت از روابط شخصی با سلامت روانی مطلوب رابطه دارد . افراد نوع دوست در مقایسه با کسانی که چنین نیستند شادترند و القای اندک عواطف مثبت، اشخاص را باهوشتر، مولدتر، دقیقتر و در نتیجه شادکام تر می کند. مرادی (1384) معتقد است که شادمانی با ابعاد شناختی، اجتماعی، هیجانی و جسمانی شخصیت رابطه دارد. خالقی (1388) دریافت که واقعیت درمانی به شیوه گروهی موجب افزایش شادکامی و سلامت روان و مولفه های مربوط به آن می شود. پترسون و همکاران (1998) نیز دریافتند که پس از آموزش نظریه انتخاب، ارضای نیازهای اساسی دانشجویان افزایش یافته است. پترسون 1998 معتقد است که خودپنداره دانشجویان دانشگاه تایوان در اثر آموزش نظریه انتخاب تقویت شده است. موفقیت هر کاری با میزان خوب کنارآمدن آدمها با یکدیگر بستگی دارد. همه انسان ها برای ارضای 5 نیاز اساسی که ریشه در ژن های ما دارد تلاش می کنند. رفتار ما همیشه وقتی بهترین انتخاب است که یک یا چند مورد از این نیازها را ارضا کند: این نیازها عبارتست از: نیاز به بقا، نیاز به عشق و محبت، نیاز به قدرت، نیاز به آزادی، نیاز به تفریح (گلسر، 1996 ترجمه فیروزبخت 1384).
بسیاری از ما حتی نفس به اندازهای میکشیم که نمیریم و مدتهاست تنفسی عمیق را در مسیر نسیم کوهستان ازیاد بردهایم. معنای زندگی را شاید از کودکان باید بیاموزیم؛ وقتی که بیدریغ میخندند و سرخوشانه از هر شیء کوچکی بهانهای برای رضایت و آرامش میسازند. عدهای همواره به منظره پشت پنجره چشم میدوزند و عدهای دایماً به لکههای روی شیشههای همان پنجره. اگرچه به پیروی از سخن حکیمانهای که میگوید وقتی نمیتوانی دنیا را تغییر دهی دستکم خودت را تغییر بده، سهم مهمی از شاداندیشی امری فردی است؛ اما بیآنکه بخواهیم توپ را به زمین دیگران بیندازیم باید تأکید کرد که این هم تنها بخشی از حقیقت است و بخش دیگر آن، وابسته به تحلیلهای جامعه شناختی موضوع. اگر براساس مفاهیم جامعه شناختی، واحد انسانی را جزئی از کلیتی بینگاریم که پهنه زیست اجتماعی است، پس روی عمده دیگری از این سکه در فضای بیرونی و به قول هابرماس در «حوزه عمومی» است که معنا مییابد. یعنی آنچه که در قلمرو سیاست و مدیریت امر اجتماعی میگنجد؛ به عبارتی بخش قابل توجهی از میزان رضایتمندی در برنامه ریزیهای عمومی است که رخ مینماید. بدیهی است که تهیه ملزومات مادی و رفاهی از وظایف اولیه و اولویتهای مهم دولتمردان در هر جامعهای است اما نباید فراموش کرد که چنانچه نشاط، شادمانی و خرسندی عمومی رو به کاهش نهد، هیچ جامعهای نخواهد توانست حتی برنامههای رفاه اجتماعی خود را که حاصل کار و تلاش و همت نیروهای انسانی اوست، به سامان برد .در طول قرن بیستم انسان پیش از تمام تاریخ بشریت دستخوش دگرگونی از نظر شیوه های زندگی روابط اجتماعی و مسائل اقتصادی گردیده است. تلاش در جهت صنعتی شدن و گسترش شهرنشینی و زندگی مکانیزه که لازمه آن قبول شیوه های نوین برای زندگی است. اثر معکوس بر سلامت انسان گذاشته و در ارتباط با مقوله سلامت ابعاد دیگری را مشخص نموده است. یکی از این ابعاد سلامت روان افراد جامعه است. مقوله ای که اگرچه تازگی ندارد لیکن از نظر تخصصی دیر زمانی نیست که به آن توجه گردیده است. با توجه به شیوع بیماری روانی در جامعه اهمیت تلاش در جهت اعتلای سلامت روانی افراد هر اجتماعی بارزتر می گردد. مهمترین مسأله در این ارتباط پیشگیری از مسائلی است که باعث می گردد سلامت روان افراد جامعه مختل گردد و بالطبع پیامدهای منفی در پی داشته باشد. پیشگیری از بروز این عوامل نیز جز با آشنایی با وضعیت موجود سلامت روان در افراد جامعه ای که قصد پیشگیری در آن را داریم ممکن نیست. چرا که آشنایی با وضع موجود ما را به اوضاع امیدوار می سازد و یا ما را جهت بکارگیری روشهای مناسب، در جهت از بین بردن عوامل مخل سلامت روان و بکارگیری ابزارهای مناسب در این جهت یاری می نماید. بحث سلامت روان به دلیل پرورش نسل از اهمیت ویژه ای برخوردار است ( سعادتی ، 1386 ).
فردریکسون (2002)معتقد است عواطف منفی همچون، اضطراب یا خشم، سبب می شوند ذهن فرد فقط به تولید واکنش دفاعی در برابر موضوعات ایجاد کننده ی این عواطف منفی ، محدود شود در صورتی که عواطف مثبت، سبب می شوند که ذهن فرد بر روی محرکها باز باشد و این مساله به نوبه ی خود فرصتهایی را برای توجه ی گسترده تر به محیط ، ایجاد کرده و در نتیجه خلاقیت فرد را بیشتر کرده و موجب شادکامی می شود. فروید نیز، طنز را وسیله ای برای دست یابی به شادی با وجود تمام اتفاقات اضطراب آور و شرایط نامساعد می داند. طنز، از ارزش ایمن سازی بسیاری برخوردار است . فروید معتقد است بدون داشتن حس بذله و استفاده از آن در موقعیت های مقتضی امکان ندارد بتوان از نظر روانی شاد بود. طنز به ما این توانایی را می دهد که شادی را در زندگی حفظ کنیم، شادی ای که همیشه در معرض خطر ناپدید شدن است.(جیکسون، 2005)
خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir
یکی از محورهای ارزیابی سلامتی جوامع مختلف، بهداشت روانی آن جامعه است. سلامت روانی نقش مهمی در تضمین پویایی و کارآمدی هر جامعه ایفا می کند. از آنجا که دانشجویان از اقشار مستعد برگزیده جامعه و سازندگان فردای هر کشور می باشند، بنابراین سلامت روانی آنان از اهمیت ویژه ای در یادگیری و افزایش آگاهی علمی برخوردارد. از ضروریات اساسی زندگی دانشجویی که توجه به آن در رشد و توسعه جامعه اثر مستقیمی دارد و پرداختن به آن شرط اساسی در بهره وری بهینه از نیروهای کارآمد و تحصیل کرده می باشد، بهداشت روانی دانشجویان است. سلامت روانی یکی از ابعاد مهم سلامتی می باشد. بنا به تعریفی که کارشناسان سازمان جهانی بهداشت مطرح می کنند، سلامت ذهن عبارت از قابلیت ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران، اصلاح محیط فردی و اجتماعی، حل تضادها و تمایلات شخصی، به طور منطقی، عادلانه و مناسب باشد. سلامت روانی نقش مهمی در تضمین و کارآمدی هر جامعه ای ایفا می کند. افراد برای کنار آمدن با موقعیت های فشارزا از شیوه های مقابلهای متفاوتی استفاده می کنند. کارآمد و ناکارآمد بودن این شیوههای مقابله، نقش اساسی در بهزیستی جسمی، روانی و اجتماعی افراد دارد. در این راستا یکی از راه هایی که مکرراً از سوی محققین مختلف برای حفظ ارتقای سلامت روانی توصیه می شود، انجام فعالیت های ورزشی می باشد (دادخواه، 1383).
سازمان بهداشت جهانی سلامتی را رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی و نه فقط فقدان بیماری و ناتوانی تعریف می کنند (کی قباری، 2003) پژوهش های بسیاری در ایران نقش فعالیت های بدنی را در ارتقاء سلامت روانی بررسی کرده اند. در این میان، بیشتر پژوهش های انجام شده حاکی از ارتباط مثبت و معنادار بین انجام انواع فعالیت های ورزشی و سلامت روانی می باشد. در مطالعه ای که (حمایت طلب و همکاران 1382 و 1383) به منظور سلامت روانی دانشجویان ورزشکار و غیرورزشکار انجام دادند، نتایج نشان داد که گروه ورزشکار در مقایسه با گروه غیرورزشکار از عزت نفس، رضایتمندی، کارآمدی، خلق مثبت، سلامت روانی و شادکامی بالایی برخوردارند. بررسی نمرات سلامت روانی با در نظر گرفتن متغیر جنسیت نشان می دهد که میانگین نمرات سلامت روانی دختران 79/26 و میانگین سلامت روانی پسران 13/24 می باشد.
در سال های اخیر موضوع سلامت روان بسیار مورد بحث وتوجه روان شناسان ، روان پزشکان و مشاوران قرار گرفته وتوجه به نقش سلامت روان در تضمین زندگی فردی واجتماعی اهمیت ویژه یافته است. تاکنون از سلامت روان تعاریف گوناگونی ارائه شده است که همه ی آنها بر تعادل ویکپارچگی جسم وروح تاکید ورزیده اند. برخی سلامت روان را معادل با سازگاری با محیط خانواده دوستان وبه طور کلی اجتماع می دانند. در این تعریف کسی که بتواند تعارضهای درونی وبیرونی خود را به خوبی حل کند ودر مقابل ناکامی های زندگی مقاوم باشد، دارای سلامت روان است.(تودور،1382به نقل از خسروی ،1385).
لذا در این پژوهش سعی شده است تا سلامت روان دانشجویان دانشگاه فرهنگیان …. را مورد بررسی قرار دهیم و مسئله اصلی این است که آیا بین شادکامی و سلامت روان در دانشجویان رشته های علوم تربیتی و آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان …. رابطه معنی دار وجود دارد ؟
یکی از محورهای ارزیابی سلامتی جوامع مختلف بهداشت روانی آن جامعه است . سلامت روانی نقش مهمی در تضمین پویایی و کار آمدی هر جامعه ایفا می کند سازمان بهداشت جهانی ، سلامت را عبارت از رفاه کامل جسمی ،روانی و اجتماعی می داند . هنگامی انسان در وضعیت سلامت کامل است که بهداشت در هر سه بعد وجودی آدمی تأمین شده باشد .سلامت روان عبارت است ازرفتار موزون و هماهنگ با جامعه ، شناخت و پذیرش واقعیت های اجتماعی و قدرت سازگاری با آنها و شکوفایی استعدادهای فطری خویش . ارتقاء سلامت روانی در جامعه موجب بهبود کیفیت زندگی می گردد. بیماری های روانی از بدو پیدایش بشر وجود داشته و هیچ فردی درمقابل آن مصونیت ندارد و این خطری است که بشر را مدام تهدید می کند . بیماری های روانی خاص یک قشر یا طبقه نبوده و تمام طبقات اجتماعی را شامل می شود. مطالعات انجام شده بر روی اختلالات روانی نشان دهنده ی آن است که آمار اختلالات روانی در اکثر جوامع در حال افزایش می باشد به طوری که سازمان بهداشت جهانی پیش بینی نموده است که تا سال 2020 اختلالات خلقی دومین ، بیماریهای شایع در جهان خواهد بود اختلالات عاطفی و روانشناختی از عوامل مهم در کاهش کیفیت زندگی در تمام جوامع هستند. طبق تخمین سازمان جهانی بهداشت از هر چهار نفر یکی یا به عبارت دیگر 25 درصد جمعیت جهان ازاختلالات روانی و رفتاری و عصبی رنج می برند. تقریباً درصد کودکان و نوجوانان در طی یک سال علایم DSM- IV نشانه های اختلالات روانشناختی را تجربه می کنند، علاوه بر این تعداد زیادی در معرض خطر آسیب های آینده یا به خاطر مشکل رفتاری ، فشار عاطفی یا روانینیازمند یاری وجود دارند، اما هنوز به مرحله ای نرسیده اند . لذا سلامت روانی آنان از ا همیت ویژه ای در یادگیری و افزایش آگاهی علمی برخوردار است. ورود به دانشگاه مقطعی بسیار حساس در زندگی نیروهای کارآمد و فعال جوان در هر کشوری است و غالبا با تغییرات زیادی در روابط اجتماعی و انسانی آنها همراه می باشد. مروری بر پژوهشهای انجام شده نشان می دهد که شیوع و شدت مشکلات روانی در دانشجویان نسبت به جمعیت غیر دانشجو افزایش پیداه کرده است . از آنجائیکه دانشجویان از حساس ترین اقشار جامعه هستند و نظر به اهمیت سلامت روانی این گروه مطالعه ای با هدف تعیین وضعیت سلامت روانی دانشجویان و تاثیر شادکامی در افزایش آن صورت گرفت تا ضمن شناسایی گروه های آسیب پذیر با استفاده از نتایج حاصله بتوان ضمن ارائه خدمات بهداشت روان همچون مشاوره، روان درمانی و درمان دارویی موجبات ارتقاء سطح بهداشت روان دانشجویان را فراهم نموده و از عوارض و پیامدهای افت تحصیلی و هدر رفتن نیرو و توانایی قشر جوان و فعال جامعه که موجب آسیب اقتصادی کشور می گردد پیشگیری به عمل آید[1]. ( صادقیان و همکاران 1385 ).
جامعه ما، جامعهای است که مصائب بسیاری را از سر گذرانده است، از جنگ تحمیلی تا مشکلات و مصائبی چون زلزله بم و… و لذا ضروری است که مسؤولان مربوط، در کنار اندیشیدن به تأمین نیازهای اولیه مادی، به ترویج وتدوین برنامههای عام برای گسترش مناسبتها و جشنها و مراسم شادیبخش نیز همت کنند. چنین رویکردهایی از توجه به چهره و کالبد شهری گرفته تا تشویق حضور رنگ و… را میتواند در بربگیرد؛ و در این راه میتوان از متخصصینی ذیصلاح چون جامعه شناسان و روان شناسان اجتماعی و تجربیات مشابه دیگر کشورها در این عرصه، بهرهها برد؛ و البته از توانائیهای معماران و هنرمندان که در کشور ما بسیارند. روانشناسی و واقعیات بارها تجربه شده در جوامع بشری ثابت میکنند که هیچ ملتی بدون خنده و شاد زیستن نخواهد توانست رؤیاها و آرمانهایش را محقق کند. ( کیومرث ، 1382 1-4- اهداف تحقیق
1-4-1- هدف کلی :
– هدف کلی بررسی رابطه میان شادکامی و سلامت روان در دانشجویان رشته های علوم تربیتی و آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان …..
1-4-2- اهدف جزئی:
– بررسی رابطه بین جنسیت و نمره کل شادکامی در دانشجویان رشته های علوم تربیتی و آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان …..
– بررسی رابطه بین سن و نمره کل شادکامی دردانشجویان رشته های علوم تربیتی و آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان …..
– بررسی رابطه بین تحصیلات و نمره شادکامی در دانشجویان رشته های علوم تربیتی و آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان …..
1-5-1- فرضیه اصلی :
– بین شادکامی و سلامت روان در دانشجویان رشته های علوم تربیتی و آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان …. رابطه معنی دار وجود دارد .
1-5-2- فرضیه های فرعی :
– بین جنسیت و نمره کل شادکامی و سلامت روان در دانشجویان رشته های علوم تربیتی و آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان …. رابطه وجود دارد.
– بین سن و نمره کل شادکامی و سلامت روان دردانشجویان رشته های علوم تربیتی و آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان …. رابطه وجود دارد.
:
همانگونه که در دنیای انسانی و در حیات پرتلاطم بشری انسانهایی موفق و کارآمد خواهند بود که دارای هوشی سرشار و بهرهمند از درجه هوشی بالا باشند. بیتردید این انسانها با بهرهگیری از هوش خدادادی خود خواهند توانست بر مسائل و مشکلات زندگی خود فائق آیند. قطعاً در دنیای سازمانی نیز وضع به همین گونه خواهد بود، بخصوص اینکه در عصر حاضر هر چه زمان به جلوتر میرود با توجه به پیشرفت علوم و فنون سازمانها نیز پیچیدهتر و اداره آنها نیز مشکلتر میشود (ایران زاده، 217،1389).
امروزه صحبت از انواع هوش است . امروزه هوش، پیشوند بسیاری از مفاهیم مدیریتی شده است. یکی از انواع هوشها، هوش سازمانی میباشد.
هوش سازمانی یعنی داشتن دانشی فراگیر از همه عواملی که بر سازمان مؤثر است. داشتن دانشی عمیق نسبت به همه عوامل مثل مشتریان، رقبا، محیط اقتصادی، عملیات و فرآیندی سازمانی که تأثیر زیادی بر کیفیت تصمیمات مدیریتی در سازمان میگذارد، هوش سازمانی است ( ابزری،25،1385).
عملکرد هر فرد در هر جایگاه و پستی که قرار دارد نشانگر آگاهی شخص نسبت به آن موقعیت و یا مسئله خاص است که در مورد آن ارزیابی میگردد و با عنایت به اینکه هوش سازمانی هر فرد بیانگر آگاهی و اطلاعات افراد در رابطه با عوامل مؤثر بر سازمان است بنابراین هوش سازمانی میتواند یکی از عوامل مؤثر بر عملکرد فرد در داخل سازمان باشد.
1-2 – بیان مسئله :
در عصر حاضر سازمانها و شرکتهای مختلف پیوستن به روند دانش را آغاز کرده اند و مفاهیم جدیدی چون کار دانشی، سازمان دانشی جایگزین کار یدی و سازمان سنتی شده است.
موسسات و سازمانها و همچنین دانشگاهها با هر مأموریت، رسالت، اهداف و چشماندازی که دارند نهایتاً در یک محیط پرتلاطم و دائماً در حال تغییر فعالیت میکنند و ملزم به پاسخگویی به مشتریان، ارباب رجوع و ذینفعان هستند، بنابراین بررسی نتایج عملکرد یک فرآیند مهم و راهبردی تلقی میشود، کیفیت و اثربخشی عملکرد کارکنان عامل تعیینکننده و حیاتی تحقق برنامههای توسعه و رفاه جامعه است.
امروزه با اطمینان کامل میتوان ادعا کرد که استفاده از راهحل هوش سازمانی میتواند قدرت رقابتپذیری یک سازمان را افزایش دهد و از دیگر سازمانها متمایز کند. این راه حل این امکان را به سازمانها میدهد تا با به کارگیری اطلاعات موجود از مزایای رقابتی و پیشرو بودن بهرهبرداری نمایند. این راهحل امکان درک بهتر تقاضاها و نیازمندیهای مشتریان و مدیریت ارتباط با آنها را میسر میکند (ایران زاده،220،1389).
با توجه به اینکه کارکنان در سازمانهایی فعالیت میکنند که متأثر از محیط داخلی و خارجی خود میباشند و در مقابل پاسخگویی به مسائل و مشکلات خود نیازمند قدرت یادگیری هستند، بنابراین مسئله هوش سازمانی میتواند در این مهم کمک زیادی به کارکنان کرده و آنها را قادر سازد تا با توجه به حافظه سازمانی خود که پاسخگوی نیازها و مشکلات و عکسالعمل به موقع به تغییرات محیطی باشند. در عصر اطلاعات کسی که اطلاعات دارد دارای قدرت است، هر سازمان و شرکتی که از این قدرت برخوردار باشد در ارائه خدمات و صنعت و حرفه خود در مقایسه با رقبای خود متمایز و ممتاز میشود، بنابراین کارکنان برای پیشبرد اهداف سازمانی و دستیابی به آنها نیاز به هوش
خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir
سازمانی دارند تا بتوانند با متکی به آن عملکرد خود را بهبود بخشند (ایران زاده،221،1389 ). با توجه به نقش پررنگ دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی در توسعه کشور هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه هوش سازمانی کارکنان با عملکرد آنان در دانشگاه مراغه میباشد که برای این منظور هوش سازمانی براساس نظریه کارل آلبرخت در 7 بعد:
تعریف گردیده تا رابطه هوش سازمانی و ابعاد آن با عملکرد کارکنان مورد بررسی قرار گیرد.
1-3 – سؤال آغازین :
سوال آغازین تحقیق حاضر عبارت است از: آیا بین هوش سازمانی کارکنان و عملکرد آنها در دانشگاه مراغه رابطهای وجود دارد ؟
1-4 – اهمیت و ضرورت تحقیق :
به دلیل فضای رقابتی و ماهیت عصری که در آن بهسرمیبریم و میان سازمانهای امروزی و گذشته تفاوتهای بسیاری وجود دارد، در این مورد چارلز هندی از صاحبنظران رشته مدیریت میگوید: کارکنان و مدیران امروز با سازمانهایی سروکار دارند که شباهتی به سازمانهای گذشته ندارند و یکی از ویژگیهای اساسی سازمانهای امروزی تأکید بر مقوله یادگیری است، بنابراین کارکنان همواره در حال یادگیری بوده و مهارتهای جدید کسب می کنند چرا که قدرت هر سازمان متناسب با میزان آموزش کارکنان آن است (ابزری ، 25،1385) . هوش سازمانی به تحصیل و کسب دانش اشاره دارد که در راه به کارگیری انسان، رایانه و سایر وسایل صورت میگیرد و دانش مرتبط با محیط فعالیت سازمان (داخلی و خارجی) را مدنظر قرار داده است(وظیفه دوست و قاسمی،38،1387 ).
1-5- اهداف تحقیق :
هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی رابطه بین هوش سازمانی کارکنان و عملکرد آنان میباشد که در راستای این هدف، اهداف زیر دنبال میشود:
1-6- فرضیههای تحقیق :
فرضیه اصلی :
فرضیه های فرعی :
1-7 – چارچوب نظری تحقیق :
ابعاد هوش سازمانی عبارتند از:
1-2- تشریح و بیان مساله
همواره سرمایهگذاران در بازار سرمایه به صورتی مستمر در حال ارزیابی بازده مورد انتظار و ریسک مرتبط با سهام مختلف هستند، تا بتوانند برای ایجاد پرتفویی مناسب از سهام برای سرمایهگذاری تصمیمگیری نمایند. اما با توجه به عدم وجود بازار کامل، تصمیمات اتخاذ شده توسط سرمایهگذاران در شرایط اطمینان کامل نبوده و به همین خاطر، آنها همواره نیازمند اطلاعات مرتبط با موضوع تصمیمگیری (سرمایهگذاری) هستند، زیرا همواره وجود چنین اطلاعاتی تأثیر بسزایی در کاهش این عدم اطمینان دارد(هوتن[2]،2009).
با توجه به این مطالب میتوان به نقش حسابداری و گزارشگری مالی در تعیین صحیح قیمت سهام شرکت (که نتیجه عرضه و تقاضای ناشی از تصمیمات سرمایهگذاران است) و در نتیجه آن هدایت درست جریان سرمایهگذاری (از طریق شناساندن زمینههای مستعد سرمایهگذاری) پی برد، که این مسأله در نهایت میتواند منجر به افزایش تولید کشور و بهبود رفاه مردم گردد(لین و میرز[3]، 2006).
مسأله قابل توجه در این بین آن است که براساس تحقیقات حسابداری همواره مدیران واحدهای تجاری قادر خواهند بود در انجام سیاست مربوط به تأخیر درانتشار اخبار بد و انباشته ساختن آن به صورت اطلاعات محرمانه حجم معینی از اخبار بد را در شرکت انباشته سازند، که این به دلیل عواملی نظیر پرهزینه بودن این سیاست و یا به طورکلی عدم توانایی مدیریت برای ادامه این اقدام (نظیر تغییر مدیریت واحد تجاری) میباشد. در نهایت با رسیدن حجم اطلاعات منفی انباشته شده به آن مقدار نهایی، دیگر مدیران قادر نخواهند بود که از انتشار این اخبار به بازار و سرمایهگذاران جلوگیری نمایند(همان منبع).
یکی از رفتارهای فرصت جویانه که گاهی اوقات برای آرایش اطلاع رسانی وضعیت مطلوب شرکت ها مورد استفاده قرار می گیرد، مدیریت سود می باشد(وایلد[4]،2001). فلسفه مدیریت سود، بهره گیری از انعطاف پذیری روش های استاندارد و اصول پذیرفته شده حسابداری می باشد البته تفسیرهای گوناگونی که می تواند از روش های اجرایی یک اسـتاندارد حسابداری برداشت کرد،از دیگر دلایل وجود مدیــریت سود می باشد(ناظمی اردکانی،1388).
به نظر هسیو و همکاران[5](2006) مدیریت سود زمانی پیش می آید که مدیران در طی سال ها مداوم از اقلام تعهدی اختیاری استفاده کنند که این امر منجر به تغییر عمده در هزینه های واحد تجاری و سرمایه گذاری ها می شود.اما نکته حائز اهمیت این است که به کارگیری اندازه اقلام تعهدی سالانه برای کشف مدیریت سود موجب این می شود که ما نتوانیم مدیریت سود را کشف کنیم. به سبب این که تأثیرات مدیریت سود بالا و پایین (جهت مدیریت سود) در میان دوره ها در پایان سال تعدیل می شود. که این موجب کاهش میانگین اقلام تعهدی در پایان سال می شود(زنگین و اوزکان[6]،2010) بنابراین ممکن است مدیران در میان دوره ها انگیزه بیشتری برای مدیریت سود داشته باشند.
هوتن و همکاران[7](2009) معتقدند که مدیران انگیزه دارند برای ابقاء خود، بخشی از زیان ها را پنهان کنند. بنابراین برای رسیدن به این هدف امکان دارد تفاوت سود پیش بینی شده با سود واقعی بیشتر شود. همچنین افشا نکردن زیان های واقعی تا زمان حضور مدیر در شرکت ادامه می یابد. پس از ترک شرکت توسط مدیر، حجم عظیمی از زیان های افشاء نشده وارد بازار شده، به سقوط قیمت سهام منجر
خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir
می شود.
میزان اطلاعات منفی که مدیران می توانند انباشت و پنهان کنند، در شرکت های مختلف متفاوت است. علاوه بر این، توانایی ها و فرصت های مدیران برای انباشت و افشا نکردن اخبار منفی، به هزینه ها و منافع آن بستگی دارد برای مثال، در شرایطی که هیچگونه عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیران و سرمایه گذاران وجود ندارد، مدیران انگیزه ای برای افشای نامتقارن اطلاعات ندارند، چرا که در چنین شرایطی هزینه های نگهداری و افشا نکردن اخبار منفی بیش از منافع آن خواهد بود، اما در شرایطی که عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیران و سرمایه گذاران بالاست، هزینه های افشا نکردن اخبار منفی و انباشت آنها در داخل شرکت، کمتر از منافع آن خواهد بود و بنابراین، مدیران انگیزه پیدا می کنند تا اخبار منفی را داخل شرکت انباشت کرده، آنها را افشا نکنند(سینایی و داودی،1388).
زمانی که مدیران سود را برای نشان ندادن اخبار بد دستکاری می کنند بنگاه ها بیشتر از ارزش واقعی ارزشگذاری می شوند ولی زمانی که مدیران نمی توانند دیگر اخبار بد را پنهان سازند یک کاهش قیمت قابل توجه روی می دهد(کیم و زهانگ[8]،2010).
1-3- ضرورت انجام تحقیق
ضرورت انجام این پژوهش به قرار زیر است:
بنابراین در یک محیط گزارشگری غیرشفاف از سود، سرمایه گذاران قادر به شناسایی و کشف پروژه های زیان ده شرکت نیستند. ناتوانی سرمایه گذاران در تمایز بین پروژه های سود ده و زیانده باعث می شود که پروژه های زیان ده ادامه یابد و با گذر زمان زیان دهی آنها افزایش یابد.
بنابراین با توجه به نقش مدیریت سود در افزایش سقوط قیمت سهام این پژوهش سعی دارد به این سوال پاسخ دهد که آیا شواهدی از مدیریت سود بر احتمال سقوط قیمت سهام تاثیر دارد یا خیر؟
1-4- پرسش تحقیق
شواهدی از مدیریت سود چه تاثیری بر احتمال سقوط قیمت سهام دارد؟
1-5- اهداف تحقیق
1-5-1- اهدف علمی تحقیق
هدف کلی این تحقیق بررسی تاثیر مدیریت سود بر سقوط قیمت سهام در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. جهت دستیابی به این هدف کلی، آن را به اهداف جزئی ذیل تفکیک و در طول انجام تحقیق، این اهداف پیگیری می شود:
1- تبیین تاثیر قدر مطلق اقلام تعهدی اختیاری بر احتمال سقوط قیمت سهام
2- تبیین تاثیر خطای پیش بینی سود بر احتمال سقوط قیمت سهام
1-5-2- اهدف کاربردی تحقیق
اولین کاربرد هر تحقیق جنبه نظری و توسعه رشته مورد تحقیق می باشد که زمینه لازم را برای توسعه تئوری های آن رشته و حرکت به سمت سیستم های سازگارتر و کاراتر را مهیا می سازد اما نتایج این تحقیق با توجه به هدف کلی آن میتواند برای گروه های زیر مفید واقع شود:
1- تحلیل گران مالی: نتایج این تحقیق می تواند جهت تحلیل شرکت هایی که از نوسانات سود پیش بینی شده و اقلام تعهدی اختیاری بیشتری برخوردار هستند، مفید واقع شود.
2- سرمایه گذاران و سازمان بورس اوراق بهادار: سقوط قیمت سهام هم برای مدیران شرکت ها و هم برای سرمایه گذاران حائز اهمیت خاصی است. بنابراین اخذ بهترین سیاست در مورد سرمایه گذاری در شرکت هایی که دارای مدیریت سود هستند، حائز اهمیت است.
3- بانک ها و اعتبار دهندگان: به دلیل اهمیت سقوط قیمت سهام نتایج تحقیق حاضر می تواند برای ارائه اعتبار به وسیله اعتباردهندگان مفید واقع شود.
1-6- فرضیه های تحقیق
با تعمق در تحقیقات انجام شده در دنیا جهت پاسخگویی به پرسش های مطرح شده و دستیابی به هدف تحقیق، فرضیه های زیر تدوین شده است:
1- شواهد مدیریت سود بر احتمال سقوط قیمت سهام تاثیر مستقیم دارد.
1-1- قدر مطلق اقلام تعهدی اختیاری بر احتمال سقوط قیمت سهام تاثیر مستقیم دارد.
1-2- خطای پیش بینی سود بر احتمال سقوط قیمت سهام تاثیر مستقیم دارد.
1-7- قلمرو تحقیق
1-7-1- قلمرو موضوعی تحقیق
قلمرو موضوعی تحقیق حاضر، بررسی تاثیر شواهد مدیریت سود بر احتمال سقوط قیمت سهام می باشد.
1-7-2- قلمرو زمانی انجام تحقیق
قلمرو زمانی انجام تحقیق از سال 1386 تا سال 1390 در نظر گرفته شده است.
1-7-3- قلمرو مکانی تحقیق
اطلاعات مورد نیاز این نوشتار مربوط به شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار است و به دلیل جامعیت و سهولت دسترسی به بورس اوراق بهادار قلمرو مکانی این تحقیق تهران می باشد.
[1] Stock Price Crash Risk
[2] Hutton
[3] Jin and Myers
1- Wild
[5]- Hutton and et al
[6] -Zengin & Ozka
[7]- Hsiu and et al
[8]- Kim and Zhang