وبلاگ

توضیح وبلاگ من

موضوع: "بدون موضوع"

بررسی پیر و پیر­مغان در آثار شاعران پیش از حافظ با محوریت سنایی، عطار و …

ضمناً از آن­جا که پیر مراد حافظ ویژگی­های پیران قلندری[2] را دارد، در آثار سایر شاعران نیز این نوع پیر و مسائل مربوط به آن باید برای رسیدن به نتایجی در مورد پیر حافظ، مد نظر قرار گیرد. از همین رو «پیران تصوف» در آثار مورد مطالعه به صورت گذرا، و «پیران قلندری» و مباحث مربوط بدان­ها مفصل­تر بررسی شده­اند. و چون پیران قلندری اغلب در قلندریات و به ویژه در قالب غزل به چشم می­خورند، لذا منابع مورد استناد، اغلب دیوان شاعران مذکور بوده است. هرچند سایر آثار ایشان نیز برای یافتن مطالب مربوط به موضوع تحقیقی حاضر اجمالاً مورد مطالعه قرار گرفته است.

 

برای ورود به موضوع مورد پژوهش، در ابتدا مطالبی کلی راجع به عرفان و تصوف، معرفی برخی مکتب­ها و فرقه­های مهم مورد نیاز این پژوهش از قبیل ملامتیه و قلندریه آورده شده، و سپس تأثر حافظ از پیشینیان، مشرب حافظ، نظر حافظ راجع به پیر و بحث ارادت رسمی داشتن یا نداشتن او به فردی خاص، بررسی نظرات ارائه شده درباره­ی پیر مغان حافظ، شیخ صنعان و دو مسئله­ی مهم مربوط به پیر مغان یعنی شراب و جام جم مباحث دیگر مطرح شده در این تحقیق هستند. بسامد کاربرد پیر و مشتقات آن در شعر (دیوان اشعار و آثاری که در 

خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir

  آن­ها کاربرد پیر نسبتاً چشمگیر باشد.) چهار شاعر مورد بحث نیز در قالب جدول­هایی نشان داده شده است.

 

ضمناً از آنجا که هدف این تحقیق شناخت پیر حافظ (با توجه به آثار پیشینیان او) است، لذا مطالعه­ی آثار پیشینیان حافظ فقط به منظور آشنایی با سابقه­ی کاربرد پیر و چگونگی آن، و نیز آگاهی از سیر فکری، ادبی، فرهنگی، عقیدتی، سنت­های شعری و… پیش از حافظ است تا سرچشمه­های «پیر» و به ویژه «پیر مغان» او معلوم شود. لذا استناد به آثار شاعران پیش از حافظ اغلب در قالب شاهد مثال و در داخل مباحث مطرح شده مربوط به کل بحث یا مربوط به حافظ آمده و به هیچ یک از شاعران پیشین بخشی جداگانه اختصاص نیافته است.

 

نکته­ی قابل ذکر در مورد ارجاع­نویسی این است که اگرچه ارجاع نویسی به روش  APAانجام شده است، اما برای سهولت مقایسه، ارجاع­نویسی داخل متنی ابیات و مطالب ذکر شده از آثار چهار شاعر مورد بحث، مستقیماً با ذکر نام کتاب صورت گرفته است و علاوه بر شماره­ی صفحه، معمولاً شماره­ی شعر یا غزل مورد ارجاع هم با حرف ش مشخص شده است. در مورد ارجاعات دیوان حافظ هم، چون چاپ­های متعددی از دیوان حافظ، و از انتشاراتی­های مختلف وجود دارد، برای راحتی در ارجاع به ابیات، به ویژه برای خوانندگان، شماره و بیت غزل بر اساس نسخه­ی تصحیح غنی و قزوینی، به صورت (دیوان حافظ، شماره بیت/شماره غزل) آورده شده است.

 

 

بررسی اثر بخشی آموزش گروهی مهارت حل مسأله در افزایش عزت نفس و سازگاری اجتماعی …

      زندگی بشر تحت تأثیر تغییرات وسیع صنعتی، اجتماعی و فرهنگی دچار تحول شده است. شمار زیادی از افراد قادر نیستند بین محرک های متنوع بیرونی و نیروهای متعارض درونی توازن ایجاد کنند و در فرایند رشد موزون و همه جانبه که همانا هدف اصلی تعالی انسان است، دچار مشکل می شوند. بدیهی است که نوجوانان و جوانان به سبب بی تجربگی و ناآگاهی از مهارت های بازدارنده، تسهیل کننده و اصلاحی بیشتر در معرض آسیب های جدی روانی و اجتماعی هستند.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

          روان شناسان در دهه های اخیر، در بررسی اختلالات رفتاری و انحرافات اجتماعی به این نتیجه رسیده اند که بسیاری از اختلالات و آسیب ها در ناتوانی افراد در تحلیل صحیح و مناسب از خود و موقعیت خویش، عدم احساس کنترل و کفایت شخصی جهت رویارویی با موقعیت های دشوار و عدم آمادگی برای حل مشکلات و مسائل زندگی به شیوه مناسب، ریشه دارد. بنابراین با توجه به تغییرات و پیچیدگی های روز افزون جامعه و گسترش روابط اجتماعی، آماده سازی افراد بخصوص نسل نوجوان و جوان جهت رویارویی با موقعیت های دشوار، امری ضروری به نظر می رسد.( طارمیان و همکاران، 1378).

 

      دوره ” نوجوانی و جوانی” 1 ، دوره ای است بحرانی که تغییرات عمده ای در فرد از لحاظ فیزیولوژیکی، شناختی، روانی و اجتماعی به وجود می آید. چنین تغییراتی اغلب با مشکلاتی همراه است که بسیار استرس زا می باشد. به همین دلیل اکثر نوجوانان و جوانان در یک دوره بحرانی به سر می برند. با توجه به این مسائل، جهت پیشگیری از اختلالات روانی و یا تداوم سلامت روانی، نوجوانان و جوانان باید راهبردهای مقابله ای مؤثر را یاد بگیرند. نوجوانانی که مهارت های مقابله با موقعیت های تنش زا را ندارند، به نوعی مقهور آن ها خواهند شد و بدین ترتیب مستعد اختلالات روانی، عاطفی، افسردگی، اضطراب، احتمالاً مصرف مواد مخدر و رفتارهای ضد اجتماعی می شوند. این نوجوانان و جوانان در فرایند تصمیم گیری نیز دچار مشکل می شوند. با توجه به مجموعه شرایط دشواری که این نوجوانان و جوانان با آن مواجه هستند، لزوم ایجاد شایستگی های لازم برای مقابله مؤثر و کارآمد با مسائل و مشکلات حال و آینده ضروری به نظر می رسد.

 

      بر همین اساس سیف (1381) اظهار می دارد، تنها از راه ایجاد توانایی حل مسأله1 است که می توان افراد را برای مقابله با شرایط متغیر زندگی و موقعیت های جدیدی که مرتباً با آن روبرو می شوند، آماده کرد. بنابراین با توجه به نقش مهم محیط آموزشی حمایت کننده یعنی دانشگاه در تأمین بهداشت روانی دانشجویان، برنامه آموزش مهارت حل مسأله2، روش مؤثری در جهت رشد شخصیت سالم دانشجویان و تأمین بهداشت روانی آن ها است.

 

 

 

بیان مسأله

 

     مسائل و مشکلات بسیاری در زندگی وجود دارند که نیازمند تلاش برای کنار آمدن با آن و حل آن ها می باشد. زندگی بدون مشکل و استرس وجود ندارد و در واقع آنچه در شکل سختی با مشکلات زندگی تجربه می شود، چهره واقعی و منطقی زندگی است. وجود مشکل در زندگی طبیعی است و هنر زندگی در توانایی و مهارت در حل مشکلات و کنار آمدن با آنهاست. در واقع خوشبختی انسان در آن نیست که با هیچ مشکل و مسأله ای روبرو نباشد بلکه در آن است که به هنگام رویارویی با آن ها توانایی حل آن ها را داشته باشد.

 

     سال های ” نوجوانی و جوانی”  مرحله مهم و برجسته رشد و تکامل اجتماعی و روانی فرد به شمار می رود. در این دوره نیاز به تعادل هیجانی و عاطفی بخصوص تعادل بین عواطف و عقل، درک ارزش وجودی خویش، کسب مهارت های اجتماعی لازم در دوست یابی، حفظ تعادل روانی و عاطفی خویش در مقابل عوامل فشارزای محیطی و شناخت زندگی سالم و مؤثر و چگونگی برخورد با آن، از مهم ترین نیازهای نوجوانان و جوانان است. بنابراین کمک به نوجوانان و جوانان در رشد و گسترش مهارت های مورد نیاز برای زندگی مؤثر، ایجاد یا افزایش اعتماد به نفس در برخورد با مشکلات و حل آنان و همچنین کمک به آنان در رشد و تکامل عواطف و مهارت های اجتماعی لازم ( ارتباط بین فردی، حل مسأله، کنترل خشم و ابراز وجود) جهت سازگاری موفق با محیط اجتماعی و زندگی مؤثر و سازنده در جامعه، ضروری به نظر می 

خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir

  رسد ( شعائری نژاد، 1377).

 

      عزت نفس1  و سازگاری اجتماعی2 از عوامل تعیین کننده رفتار در انسان به شمار می روند. رابسون و همکاران3 (1986) عزت نفس را عبارت می داند از حس رضامندی و خویشتن پذیری که از ارزیابی خود درباره ی ارزشمندی، قدر و منزلت، جذابیت، شایستگی، کفایت وتوانایی جهت ارضای تمایلات وخواسته های فرد منتج می شود.

 

     همه ی افراد صرف نظر از سن، جنس، زمینه فرهنگی، جهت و نوع کاری که در زندگی دارند، نیازمند عزت نفس هستند و عزت نفس بر همه ی سطوح زندگی اثر می گذارد. عدم ارضای نیاز به عزت نفس نیازهای اساسی تر و گسترده تر دیگر را نیز محدود می سازد. پژوهش ها نشان داده است که نوجوانان و جوانانی که از عزت نفس بالا برخوردارند خیلی زودتر یاد می گیرند روابط مفیدی با دیگران برقرار کرده، بهتر می توانند از فرصت ها استفاده کنند، مولد و خود کفا باشند ،همچنین در مقایسه با نوجوانان و جوانانی که عزت نفس پائینی دارند دیدگاه روشن تری نسبت به مسیر زندگی خویش دارند (اسپایلر1 ،1990، به نقل از ملازمانی،1382).

 

     با توجه به مطالب فوق و به منظور ارتقاﺀ سطح بهداشت روان دانشجویان و پیشگیری از آسیب های روانی-اجتماعی، آموزش مهارت حل مسأله جهت توانمند ساختن آنان برای حل مسائل و مشکلات خود ضروری به نظر می رسد.

 

     در این میان، مسأله ای که نظر پژوهشگر را به خود جلب کرده است، این است که آیا آموزش گروهی مهارت حل مسأله در افزایش عزت نفس و سازگاری اجتماعی دانشجویان دختر مؤثر است؟ در این پژوهش، با توجه به ویژگی های مسأله پژوهش، به دنبال مسأله و پرسش اصلی و همچنین با توجه به شواهد، عقاید و نظریات متخصصان و کارشناسان، پرسش های زیر مطرح می شود:

 

    • آیا آموزش گروهی مهارت حل مسأله در افزایش عزت نفس دانشجویان دختر موثر است؟

 

  • آیا آموزش گروهی مهارت حل مسأله در افزایش سازگاری اجتماعی دانشجویان دختر موثر است؟

 

 

ضرورت و اهمیت پژوهش

 

        با شیوع روز افزون ابتلاﺀ به انواع اختلالات روانی در سطح جهان از یک طرف و اهمیت جهانی مفهوم بهداشت روانی از طرف دیگر، روز به روز لزوم انجام پژوهش های گسترده و تنوع و اهمیت و نقش آن در زندگی فردی و اجتماعی آشکارتر می شود. اساس پیشگیری اولیه همانا آموزش است. مطالعات نشانگر این امر است که آموزش مهارت های مقابله ای، سطح بهداشت روانی، کودکان، نوجوانان و جوانان را ارتقاﺀ می بخشد.

 

     سه عامل مرتبط با مصرف مشروبات الکلی و مواد مخدر عبارتند از : 1- عزت نفس ضعیف. 2- ناتوانی در بـیـان احساسات. 3- فقدان سازگاری اجتماعی و مهارت های ارتباطی. پژوهش ها حاکی از آنند که عزت نفس ضعیف و فقدان سازگاری اجتماعی با موارد زیر ارتباط دارند: سوﺀ مصرف الکل و دارو (سیـنـگ1 و مصطفی2 1994؛ کامـفـر3 و ترنر4، 1990،)؛ بـی بـنـد و بـاری جنسی ( کدی5 و پلات نیک6 ،1993)؛ بزهکاری (دوکز7 و لورچ 8، 1989)؛ افکار مربوط به خودکشی ( چوکت و همکاران 9، 1913) ( به نقل از سازمان بهداشت جهانی، ترجمه نوری قاسم آبادی و محمدخانی، 1379).

 

   به طور کلی مطالعات دلالت بر آن دارند که بین خودکار آمدی10  ضعیف و مصرف سیگار و الکل، سوء مصرف دارو، رفتارهای مخاطره آمیز، ضعف عملکرد شناختی، رابطه معناداری وجود دارد. مطالعات نشان داده اند که ارتقاﺀ مهارت های مقابله ای و توانایی های روانی–اجتماعی در بهبود زندگی بسیار مؤثر است. توانایی های روانی- اجتماعی 11 عبارت است از آن گروه توانایی هایی که فرد را برای مقابله مؤثر و پراختن به کشمکش ها و موقعیت های زندگی یاری می کنند. این توانایی ها فرد را قادر می سازند تا در رابطه با سایر انسان ها، جامعه، فرهنگ و محیط خود مثبت و سازگارانه عمل کند و سلامت روانی خود را تأمین نماید. براساس پژوهش های انجام شده مهم ترین و مؤثرترین دوره سنی جهت آموزش پیشگیرانه، دوره نوجوانی و جوانی است. لذا با توجه به مطالب فوق و اهمیت و نقش ارزنده آموزش مهارت حل مسأله در افزایش عزت نفس و سازگاری اجتماعی افراد بخصوص نوجوانان و جوانان، از آن جایی که اساس برنامه های ترویج دهنده بهداشت روانی، پیشگیری اولیه است و در عین حال روش اصلی پیشگیری اولیه، آموزش است و در ضمن با توجه به نقش مهم و برجسته دانشگاه در ارائه و ترویج این نوع آموزش، پژوهش حاضر به بررسی تأثیر آموزش گروهی مهارت حل مسأله در افزایش عزت نفس و سازگاری اجتماعی دانشجویان می پردازد تا بدین ترتیب گامی دیگر در جهت تحقق اهداف پیشگیرانه، پیرامون دوره بسیار مهم و حساس نوجوانی و جوانی برداشته شود. کاملاً واضح است که اگر اهداف فوق میسر شوند، راهی روشن و هموار جهت انتقال از دوره نوجوانی به دوره جوانی و از دوره جوانی به دوره بزرگسالی که مرحله شکوفایی توانایی ها و استعدادها است، فراهم می گردد.

 

 

 

اهداف پژوهش

 

هدف اصلی: بررسی اثر بخشی آموزش گروهی مهارت حل مسأله در افزایش عزت نفس و سازگاری اجتماعی دانشجویان دختر.

 

اهداف فرعی:

 

1- تعیین تأثیر آموزش گروهی مهارت حل مسأله در افزایش عزت نفس دانشجویان دختر.

 

2- تعیین تأثیر آموزش گروهی مهارت حل مسأله در افزایش سازگاری اجتماعی دانشجویان دختر.

 

 

 

فرضیه های پژوهش

 

       با توجه به ویژگی های فرضیه و به دنبال سؤالات مطرح شده در پژوهش حاضر، فرضیه های پژوهش را می توان چنین بیان کرد:

 

1- آموزش گروهی مهارت حل مسأله در افزایش عزت نفس دانشجویان دختر مؤثر است.

 

2-آموزش گروهی مهارت حل مسأله در افزایش سازگاری اجتماعی دانشجویان دختر مؤثر است.

 

 

 

متغیرهای پژوهش

 

       پژوهش حاضر به بررسی تأثیر آموزش گروهی مهارت حل مسأله در افزایش عزت نفس و سازگاری اجتماعی دانشجویان دختر دانشگاه اصفهان می پردازد. بنابراین متغیرهای پژوهش عبارتند از:

 

    • متغیر مستقل: آموزش گروهی مهارت حل مسأله

 

  • متغیرهای وابسته:

1- عزت نفس     

 

 2- سازگاری اجتماعی

 

    • متغیرهای کنترل:

 

    • سن ( 25 – 19).

 

    • جنس ( دختر).

 

    • رشته تحصیلی ( علوم انسانی).

 

  • هوش

بررسی رابطه کنترل های داخلی با تخلفات مالی در آموزش و پرورش آذربایجان غربی

در هر سازمان و موسسه ای نیاز مبرم به کنترل داخلی احساس می شود، بنا به وسعت سازمان کنترل داخلی نیز مفهوم پیدا میکند بدین معنی که هر چه سازمان بزرگتر باشد این نیاز را بیشتر احساس می کند. به طور خلاصه کنترل‌های داخلی شامل کلیه اقداماتی است که توسط مدیریت برای اطمینان از اجرای صحیح امور و مطابقت آن با مقررات و سیاست واحد تجاری صورت می‌گیرد. کنترل داخلی تنها به حسابداری و معاملات مالی محدود نشده بلکه تمام واحد تجاری و فعالیتهای آن را در بر می‌گیرد.

حسابداری

مدیران همواره در تلاشند که بهترین کنترلهای داخلی را در سازمان خود مستقر کنند؛ چون می‌دانند که در نبود سیستم کنترل داخلی اثربخش، تحقق رسالت اصلی سازمان و کمینه کردن رویدادهای غیرمنتظره بسیار مشکل خواهد بود. از طرفی وجود این کنترلهای داخلی باعث افزایش کارایی، کاهش ریسک از دست دادن داراییها و دستیابی به اطمینان معقول از اعتمادپذیری صورتهای مالی و رعایت قوانین و مقرارت خواهد شد (محمدی، 1387).

 

مسئولیت پیشگیری و کشف تقلب و اشتباه در بخش عمومی بر عهده مدیران است. مدیران با استقرار کنترل داخلی و به‌کارگیری پیوسته سیستمهای مناسب حسابداری، این مسئولیت را ایفا خواهند کرد(Lin et al، 2011). از آنجا ‌که عملیات سازمانهای بخش عمومی متفاوت از یکدیگر است، لذا استقرار کنترلهای داخلی یکسان برای کلیه سازمانها و دستگاههای بخش عمومی مقدور نیست. استقرار کنترلهای خاص در هر سیستم به عواملی چون اندازه، نوع عملیات و هدفهای سازمانی که سیستم برای آن طراحی شده است، بستگی دارد (محمدی، 1387).

 

از طرفی پیشرفت سریع در فناوری اطلاعات، ضرورت بهنگام‌سازی راهنماییهای کنترل داخلی در رابطه با سامانه‌های نوین رایانه‌ای را ایجاد می‌کند؛ لذا مدیران نیز برای اطمینان از این که فعالیتها در کنترل بوده و اثربخش هستند، باید در صورت لزوم بِروز شوند (کرباسی یزدی، 1384).

 

 

 

1-2- بیان مساله

 

تئورى محدودیتها توسط گلدرات و فاکس(1992) مطرح شد. هدف از ارائه این تئورى استفاده از رو شهاى علمى در حل مسائل مدیریتى بود. طبق نظر آنها محدودیت به هر عاملى گفته می شود که سازمان را در رسیدن و یا دستیابى به اهداف خود باز می دارد.

 

در طول 15 سال گذشته، نهضتى براى به کارگیرى تئورى محدودی تها در سازمانهای خدماتى شروع شده است. اصول تئوری محدودیت و تفکر آن می تواند در ایجاد تحول در سازمانهاى خدماتى موثر واقع شود و براى برنامه ریزى استراتژیک سازمانها گامهاى موثرى برداشته شود.

 

برنامه ریزى خوب به مدیران کمک می کند تا به اهداف برسند، فرصتها را تشخیص دهند و تأثیرات منفى رویدادهاى اجتناب ناپذیر را به حداقل برسانند. موفقیت یک سازمان نتیجه برنامه ریزى دقیق و اجراى نکته سنجی آن است. عدم موفقیت در برنامه ریزى اغلب به دور شدن از اهداف و مشکلات مالى منجرمى­شود (باباجانی، 1382). اما یک برنامه ریزى زمانى مطلوب و مثمر ثمر خواهد بود که به نحو مطلوبى اجرا شود.

 

یکى از وظایف اصلی ذی حسابان و مدیران مالى دستگا ههاى اجرائى نظارت مالى است. این نظارت به ساز وکارهایى نیاز دارد تا اجراى صحیح و درست قوانین و مقررات مالى در دستگاه هاى اجرائى را تضمین کند و ازسوء استفاده، اختلاس و سایر موارد فساد مالى جلوگیرى نماید. اجراى مطلوب کنترلهاى داخلى علاوه بر تامین اهداف فوق می تواند مدیران ارشد و میانى را از مصرف کارآمد واثربخش منابع مالى دولت مطمئن سازد. بنابراین کنترلهاى داخلى با توجه به حجم وسیع اعتبارات و منابع دولتى و اهمیت نظارت بر مصرف آنان در سیستم مالى کشور نقش کلیدى دارد. با اجراى مطلوب کنترلهاى داخلى می توان حفظ و بقای فعالیتهاى هزینه اى و سرمایه اى را در بلند مدت تضمین کرد و از اعمال نظرها و سلیقه هاى شخصى مدیران اجرایى در این زمینه جلوگیرى نمود. یک سامانه کنترل داخلی به منظور دستیابی به اهداف خود، باید براساس محدودهای سازماندهی، خودکنترلی، استمرار، فراگیر بودن، استقلال، آگاهی دهنده» از اصول کیفی از قبیل سازماندهی شود. بنابراین کنترل داخلی فرآیند مستمری است که « هماهنگی،کیفیت کارمندان اعضای هیات مدیره، مدیران ارشد و کارمندان شاغل در کلیه سطوح در آن مشارکت دارند و هدف آن حصول اطمینان از دستیابی به اهداف تعیین شده است. یک سامانه کنترل داخلی موثر باید قبل از آنکه مشکلات منجر به زیان شده باشند قابلیت پیشگیری یا کشف مشکلات را داشته باشد یا حداقل بتواند میزان زیان را کاهش دهد(باباجانی، 1382).

 

 تخلفات مالی بخشی از مجموعه مسایلی است که سازمان ها در دوره عمرخود ناگزیر آن را تجربه می نمایند. این مجموعه مسایل به معضلاتی اشاره دارد که عمدتا ریشه های آن در خارج از سازمان قرار داشته ولی آثارشان، سازمان ها را متأثرمی سازد. شاید بهترین روش برای مهار شیوع تخلفات مالی، شناسایی عوامل بروز آن و در نظر گرفتن راهکارهای کنترلی- نظارتی است. اما چنین اقدامی می بایست توأم با هم اندیشی، جامع نگری و قاطعیت اجرایی انجام شود. به عبارت دیگر، توجه به یک عامل فسادآور و پرهیز از سایر عوامل بروز فساد، عملاً ره به جایی نخواهد برد، بلکه باید با پدیده تخلفات مالی که ماهیتی کثیر الوجه دارد، به صورت سیستمی برخورد نمود و تمامی عواملی که بر شیوع آن دامن می زنند را شناسایی کرده و بلافاصله درصدد رفع آنها برآمد(حسینی عراقی، 1383).

 

از طرفی، اهمیت و قداست بخش آموزش، موضوع بسیار مهمی است که بر ضرورت و لزوم تعجیل در انجام موارد فوق الذکر می افزاید زیرا بروز فساد توسط کارکنان اداری و احیاناً معلمان و مدیران مدارس سبب می شود که دانش آموزان از معلمان و کارکنان که همواره آنها را روبروی خود می بینند الگوی منفی گرفته و در مراتب بالاتر به بیراهه وگمراهی کشانده شده و جامعه را از داشتن جوانانی که می توانند 

خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir

  آینده ساز و رهگشای تعالی جامعه باشند، محروم و بی نصیب سازد. در تمامی جوامع، نظام آموزش در زمره بزرگترین قسمت از بخش دولتی است که معمولاً حدود 20 تا 30 درصد از بودجه کل کشور را به خود اختصاص می دهد. این بخش با داشتن بالاترین سهم از منابع انسانی تحصیل کرده، حدود 20 تا 25 درصد از جمعیت جامعه را تحت پوشش دارد. علی رغم آرمان های متصور، در برخی از جوامع، بخش آموزش با مشکلاتی چون محدودیت های مالی؛ مدیریت ضعیف؛ کارایی کم؛ اتلاف منابع؛ کیفیت پا یین خدمات و مواردی از این قبیل دست و پنجه نرم می کند. این چالش ها سبب شده است که برخی از افراد، برای جبران مافات، دست به دامان فساد شده و ارزش های اخلاقی، اعتبار آموز ش و اهمیت تربیت فرزندان جامعه را به ورطه فراموشی بسپارند. در عین حال، آموزش و پرورش یک بخش خاص بوده و نقش محوری در پیشگیری از بروز و گسترش فساد دارد(فرهادی نژاد، پیمایشی طولی در زمینه علل فساد اداری و روش های کنترل آن،1390).

 

فساد مالی در نظام آموزش، یک پدیده جهانی بوده و معانی زیادی از آن در میان صاحب نظران وجود دارد که عمدتاً حول تخطی از قوانین آموزشی و هنجارهای علمی و اخلاقی می چرخد. برای مثال، سید و بروس فساد مالی در نظام آموزشی را هرگونه «انجام یا عدم انجام» غیرقانونی می دانند که مستلزم استفاده از قدرت آموزشی برای منفعت شخصی، گروهی یا سازمانی است. هالاک و پویسون فساد مالی در بخش آموزش را استفاده« عادت گونه » از اداره دولتی یا عمومی برای منفعت شخصی که تأثیر قابل توجهی را بر قا بلیت دسترسی و کیفیت خدمات آموزش و در نتیجه بر انصاف و برابری دارد،تعریف کرده اند. این تعریف دارای سه عنصر است:اولاً مبتنی بر تعریف معمول و عام فساد در بخش دولتی است؛ دوماً دامنه رفتارهای تحت موشکافی و بررسی را به رفتارهای مرتباً مشاهده شده (که مستقیماً از کژکارکردهای سیستم نشأت می گیرند) محدود می سازد. (در واقع، این تعریف به رفتارهای منبعث از نگرش شخصی درباره انجام رفتارها کاری ندارد)؛ سوماً میان آن رفتارها و اثرات آنها بر سیستم (مثلاً کاهش منابع موجود، کاهش کیفیت، و توزیع نابرابر) ارتباط ایجاد می کند.

 

در مواردی این سوال مطرح می گردد که آیا میان فساد مالی در بخش آموزش و فساد در سایر بخش ها تفاوت وجود دارد؟ لازمه پاسخ دادن به این سوال، بذل توجه به پیامدهای فساد مالی در بخش آموزش است(عظیمی، بررسی تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم عوامل مدیریتی و سازمانی بر فساد اداری  مالی،1380).

 

هالاک و پویسون در گزارش یونسکو می نویسند به سه دلیل، بخش آموزش در برابر فساد مالی آسیب پذیر است. اولاً این بخش، یک سا ختار جذاب برای حمایت و پشتیبانی از احساسات بومی و ملی است؛ دوماً، تصمیمات مأخوذه در این بخش تأثیر چشمگیری بر معیشت و زندگی افراد دارد؛ و بالاخره، معمولاً بودجه مضاعفی به این بخش تخصیص داده می شود» بنابراین، توجه اساسی به شناسایی عوامل پیدایش و گسترش و نیز راهکارهای مهار فساد مالی در بخش آموزش، ضرورتی اجتناب ناپذیر است زیرا فساد مالی در نظام آموزش سبب بی اعتمادی مردم شده؛ کیفیت آموزش را بدتر از گذشته نموده؛ افراد نالایقی را برای آینده پرورش داده و ارزشهای تحریف شده را به دانش آموزان و دانشجویان می آموزد. درباره عوامل موثر بر پیدایش و کنترل فساد اداری، دسته بندی های مختلفی صورت گرفته است. عمده عواملی که به شیوع و گسترش فساد در سازمان ها و نهادهای کشور دامن می زنند عبارتند از:سوء مدیریت؛ عدم شفافیت و پاسخگویی دولت در برابر عملکرد خود ؛ مورد تهدید قرار گرفتن مبارزه گران با فساد؛ احساس بی عدالتی در ادارات دولت؛ نگرش مردم نسبت به فساد؛ ناکارآمدی دولت؛ قوانین ضعیف و دست و پا گیر(بوروکراسی اداری)؛ شرایط تورمی و عدم ثبات اقتصادی(فرهادی نژاد، پیمایشی طولی در زمینه علل فساد اداری و روش های کنترل آن،1390).

 

1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق

 

ضرورت وجود سیستم کنترل داخلی در آموزش و پرورش، امروزه به‌خوبی احساس می‌شود؛ زیرا سیستم کنترل داخلی اگر به‌درستی طراحی و اجرا شود، باعث دقت عمل و کارایی سیستمهای اطلاعاتی می‌شود و کیفیت گزارشگری آموزش و پرورش را بهبود می‌بخشد و مطابقت آن با قوانین موضوعه را سبب می‌شود. از این‌رو طراحی و اجرای مطلوب کنترلهای داخلی در بخش عمومی از اهمیت فوق‌العاده‌ای برخوردار است. به‌همین دلیل، کارکنان آموزش و پرورش باید برای تامین اطمینان نسبی از دستیابی به هدفهای پیش‌بینی‌شده،حسن اجرای فعالیتها در کلیه زمینه‌ها،جلوگیری از هر گونه اختلاس، تقلب و استفاده نادرست از منابع و داراییها و تحقق مسئولیت پاسخگویی و حسابدهی نسبت به فعالیتهای انجام‌شده، به طراحی و اجرای سامانه کنترل داخلی مناسب بپردازند.

 

 

 

1-4- اهداف تحقیق

 

1-4-1- هدف اصلی

 

بررسی رابطه کنترل های داخلی با تخلفات مالی در آموزش و پرورش آذربایجان غربی

 

 

 

1-4-2- اهداف فرعی

 

رابطه بین آموز شهاى کارآمد و کاربردى براى کارکنان مالى آموزش و پرورش  و اجراى مطلوب کنترلهاى داخلى.

 

رابطه بین شفاف و روشن بودن مقررات مربوط به کنترلهای داخلی در دستگا ههای اجرایی و میزان کاهش تخلفات مالی در آموزش و پرورش.

 

رابطه بین وجود نیروى انسانى متخصص و کارآمد در دستگاهها برای اجراى مطلوب کنترلهاى داخلى و میزان کاهش تخلفات مالی در آموزش و پرورش.

 

رابطه بین ایجاد بسترهاى لازم را برای اجراى مطلوب کنترلهاى داخلى و  میزان کاهش تخلفات مالی در آموزش و پرورش.

 

رابطه بین اجراى مطلوب کنترلهاى داخلى و انگیز ه کارکنان سازمان آموزش و پرورش.

 

رابطه بین اجرای بهینه، کنترل‌های داخلی و اطمینان‌بخشی مدیریت نسبت به عملکرد بهینه فعالیت‌ها در آموزش و پرورش.

 

 

 

1-5- فرضیات

 

1-5-1- فرضیه اصلی

 

بنظر می رسد بین کنترلهای داخلی و تخلفات مالی در آموزش و پرورش آذربایجان غربی رابطه معناداری وجود دارد.

 

1-5-2- فرضات فرعی

 

بنظر می رسد بین آموزشهاى کارآمد و کاربردى براى کارکنان مالى دستگا ههاى اجرایى و اجراى مطلوب کنترلهاى داخلى رابطه معناداری وجود دارد.

 

بنظر می رسد بین شفاف و روشن بودن مقررات مربوط به کنترلهای داخلی در دستگا ههای اجرایی و میزان کاهش تخلفات مالی در آموزش و پرورش رابطه معناداری وجود دارد.

 

بنظر می رسد بین وجود نیروى انسانى متخصص و کارآمد در دستگاهها برای اجراى مطلوب کنترلهاى داخلى و میزان کاهش تخلفات مالی در آموزش و پرورش رابطه معناداری وجود دارد.

 

بنظر می رسد بین ایجاد بسترهاى لازم برای اجراى مطلوب کنترلهاى داخلى و  میزان کاهش تخلفات مالی در آموزش و پرورش رابطه معناداری وجود دارد

 

بنظر می رسد بین اجراى مطلوب کنترلهاى داخلى و انگیزه کارکنان سازمان آموزش و پرورش رابطه معناداری وجود دارد.

 

بنظر می رسد بین اجرای بهینه، کنترل‌های داخلی و اطمینان‌بخشی مدیریت نسبت به عملکرد بهینه فعالیت‌ها در آموزش و پرورش رابطه معناداری وجود دارد

 

 

تاثیر مدیریت دانش و نوآوری بر عملکرد مالی شرکت

بنا به گزارش انجمن صنایع نساجی ایران(1394) رکود شدیدی در این بخش از صنعت کشورمان حاکم شده است و ظرفیت صنعت نساجی علیرغم تمام مزیت هایش،نصف شده است[7] . این امر نشان دهنده وجود مشکلات عظیمی در این قسمت می باشد. این در حالی است که ارزش صادراتی این صنعت در مقایسه با سایر صنایع بالاست به طوری که رقم صادرات این صنعت با احتساب صادرات فرش به یک میلیارد و 650میلیون دلار می رسد(گزارش انجمن صنایع نساجی ایران،1394).

 

بحران مالی علاوه بر اینکه متغیرهای واقعی اقتصادی را در مقیاس کلان تحـت تـأثیر قـرار داده، در مقیـاس کوچک متغیرهای مالی و نسبت های واحدهای تجاری را تحت تأثیر قرار داده است.(کامیابی و همکاران،1388). راهبــرد تأمیــن مالی در شــرکت­ها، از مباحث مهم دانشمندان مالی و حسابداری اســت. از اهداف مهم تأمیــن مالی، انجام ســرمایه­گذاری در شــرکت­ها برای سود آوری بیشــتر و جلوگیری از رکود اســت(جهانخانی و کنعانی امیری،1385). تأمین مالی، هنر و علم مدیریت وجه نقد است. هدف از تأمین مالی، سرمایه­گذاری، سودآوری، کاهش ریسک و برطرف کردن نیازهای اقتصادی و اجتماعی بنگاه اســت.  سود ناشی از کسب کار بنگاه، از عوامل مهم تداوم فعالیــت بنگاه اقتصادی تلقی گردیده و منبع مهمــی برای تأمین مالی فعالیتهای عملیاتی بنگاه درآینده است. از نگرانی­های بنگاه­های اقتصــادی در جهان، تأمین منابع مطلوب مالی می­باشــد تا بدین ترتیب ضمن دستیابی به اهداف مالی، به دیگر اهداف سازمانی نیز دست یابند(پاراماسیوان و سوبرامانیان[8]،2008).

اقتصاد

با توجه به تحقیقات اندک محققان کشورمان در این زمینه، در این تحقیق به برطرف کردن خلا تحقیقاتی موجود برآمدیم تا به بررسی نقش مدیریت دانش و نوآوری در خروج از رکود در صنایع نساجی بارویکرد استراتژیک بپردازیم. با توجه به مطالب ذکر شده، برای بررسی خروج از رکود در شرکت آذربهرنگ کار که یکی از شرکت های فعال صنعت نساجی استان است، ارتباط مدیریت دانش و نوآوری و عملکرد 

خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir

  مالی در این شرکت مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

 

1-2-بیان مساله

 

1-3-ضرورت و اهمیت تحقیق

 

از طرف دیگر، اساسی­ترین مسیر تکامل کسب وکار در طی دهه ی گذشته، طلوع اقتصاد جدید باشد. طبیعت پر شتاب و پویای بازارهای جدید در میان بسیاری از شرکتها، مشوقی جهت رقابت خلق کرده، تا به وسیله ی یکپارچه ساختن و رونق دادن منابع دانشی خود آنها را به مثابه ابزاری برای خلق ارزش پایدار به کار گیرند(گلد[13] و دیگران،2001). نوآوری مؤثر محصول برای بقا، رشد و سوددهی اکثر مؤسسه های اقتصادی طراحی و تولیدی، لازم و ضروری است(کوپر و کلینسچمیت[14]،1995) . در محیط بازار رقابتی امروز، سازمان ها به طور فزاینده ای با چالش های بهبود محصولات و خدمات خود مواجه شده اند تا بتوانند محصولات و خدمات جدید خود را سریع تر از رقیبان به بازار معرفی کنند (کوانگ [15]و همکاران،2014) و شرکت هایی که قادر به خلق نوآوری و ایجاد مزیت رقابتی نباشند، به تدریج از گردونه رقابت حذف خواهند شد.

 

1-4- اهداف تحقیق

 

1-4-1- اهداف اصلی

 

1- بررسی تاثیر مدیریت دانش بر نوآوری شرکت آذربهرنگ بر نوآوری

 

2- بررسی تاثیر نوآوری بر عملکرد مالی در شرکت آذربهرنگ

 

3- بررسی تاثیر مدیریت دانش بر عملکرد مالی در شرکت آذربهرنگ

 

1-4-2- اهداف فرعی

 

1- بررسی تاثیر کسب دانش بر انتشار دانش در شرکت آذربهرنگ

 

2- بررسی تاثیر کسب دانش بر پاسخگویی دانشی در شرکت آذربهرنگ

 

3- بررسی تاثیر کسب دانش بر نوآوری در شرکت آذربهرنگ

 

4-  بررسی تاثیر کسب دانش بر عملکرد مالی در شرکت آذربهرنگ

 

5- بررسی تاثیر انتشار دانش بر پاسخگویی دانشی در شرکت آذربهرنگ

 

6-  بررسی تاثیر انتشار دانش بر نوآوری در شرکت آذربهرنگ

 

7- بررسی تاثیر انتشار دانش بر عملکرد مالی در شرکت آذربهرنگ

 

8- بررسی تاثیر پاسخگویی دانشی بر نوآوری در شرکت آذربهرنگ

 

9- بررسی تاثیر پاسخگویی دانشی بر نوآوری در شرکت آذربهرنگ

 

1-5- فرضیات تحقیق

 

1-5-1- فرضیه های اصلی

 

1- مدیریت دانش بر نوآوری در شرکت آذربهرنگ تأثیر مثبت دارد.

 

2- نوآوری بر عملکرد مالی در شرکت آذربهرنگ تأثیر مثبت دارد.

 

3- مدیریت دانش بر عملکرد مالی در شرکت آذربهرنگ تأثیر مثبت دارد.

 

1-5-2- فرضیه های فرعی

 

1- کسب دانش بر انتشار دانش در شرکت آذربهرنگ تأثیر مثبت دارد.

 

2- کسب دانش بر پاسخگویی دانشی در شرکت آذربهرنگ تأثیر مثبت دارد.

 

3- کسب دانش بر نوآوری در شرکت آذربهرنگ تأثیر مثبت دارد.

 

4-  کسب دانش بر عملکرد مالی در شرکت آذربهرنگ تأثیر مثبت دارد.

 

5- انتشار دانش بر پاسخگویی دانشی در شرکت آذربهرنگ تأثیر مثبت دارد.

 

6-  انتشار دانش بر نوآوری در شرکت آذربهرنگ تأثیر مثبت دارد.

 

7-  انتشار دانش بر عملکرد مالی در شرکت آذربهرنگ تأثیر مثبت دارد.

 

8- پاسخگویی دانشی بر نوآوری در شرکت آذربهرنگ تأثیر مثبت دارد.

 

9- پاسخگویی دانشی بر نوآوری در شرکت آذربهرنگ تأثیر مثبت دارد.