“
بر مبنای سنتی، استفاده از روش بهای تمام شده تاریخی(ارزش دفتری) صرفاً به دلیل بالا بودن درجه عینیت و مستند بودن آن، بیش از سایر روش ها مرسوم میباشد. البته استفاده از این روش به علت اینکه ارزش دفتری مربوط به سال های گذشته میباشد، از درجه مربوط بودن کمتری برخوردار است.
مارتین و اسکات نیز در تحقیق خود، ارزش دفتری دارایی های شرکت، را به عنوان شاخص اندازه شرکت به کار گرفته اند (خشنود، ۱۳۸۴).
۲-۱۰-۲ لگاریتم طبیعی مجموعه دارایی های شرکت
برای تعیین اندازه شرکت می توان از لگاریتم طبیعی مجموعه دارایی های شرکت در پایان سال مالی استفاده نمود. استفاده از لگاریتم طبیعی باعث می شود تا ضرایب احتمالی این متغیرها در مدل، تحت تاثیر اثرات مقیاس های بزرگ قرار نگیرد (مشکی، ۱۳۹۰).
۲-۱۰-۳ میزان فروش کل شرکت
یکی دیگر از شاخص های تعیین اندازه شرکت، میزان فروش آن میباشد. بدین علت که رقم فروش مربوط به هر دوره، از درجه مربوط بودن بالایی در همان دوره برخوردار است و درجه عینیت آن بالا است، لذا استفاده از این شاخص، میتواند مؤثرتر باشد.
برک، در تحقیقی تحت عنوان «آیا اندازه واقعاً مهم است؟»، میزان فروش، را به عنوان یکی از معیارهای اندازه به کار گرفته است (خشنود، ۱۳۸۴).
۲-۱۰-۴ لگاریتم فروش کل
برخی از محققین از جمله راژان و زینگلس از لگاریتم فروش جهت محاسبه اندازه شرکت استفاده کردند (منصوری، ۱۳۸۷).
۲-۱۰-۵ تعداد پرسنل شرکت
تعداد افراد شاغل، به عنوان شاخص اندازه سازمان و نشان دهنده ظرفیت انجام کار است و عملکرد واقعی سازمان را در وضعیت موجود مشخص میکند. با توجه به اینکه متغیر های ساختاری سازمان (رسمیت، تمرکز و پیچیدگی)، ابزاری برای سنجش کنترل و هماهنگی افراد به شمار میآیند. تعداد کارکنان هر سازمان نیز میتواند به عنوان شاخص مهمتر از سایر شاخص ها با تعیین اندازه مرتبط شود. هرچند می توان تعداد نیروی انسانی را به عنوان معیاری برای اندازه سازمان به کار برد و از نظر اندازه گیری راحت به نظر میرسد ولی صرفاً انتخاب چنین ملاکی نمی تواند خالی از اشکال باشد. زیرا به سختی می توان مرز بین نیروهای مستمر و غیر متمرکز را، که به عنوان نیروهای غیر مولد در سازمان ها بیش از سازمان های دیگر کار میکنند را مشخص کند و این امر میتواند گمراه کننده باشد. همچنین به دلیل وجود اختلاف بین مهارت، تخصص و کارایی کارکنان سازمان ها، استفاده از این شاخص برای تعیین اندازه شرکت عاری از اشکال نمی باشد. به هر حال تعداد نیروی انسانی از شاخص های مهم تعیین اندازه سازمان به حساب میآید و اندازه هم یک عامل مهم در طراحی ساختار محسوب میگردد (تمیمی،۱۳۸۲).
۲-۱۰-۶ ارزش بازار شرکت
بعضی از پژوهشگران مثل بامبر (۱۹۸۶)[۳۰] و کیم (۱۹۹۰)[۳۱] برای تعیین اندازه شرکت، ارزش بازار کل سهام شرکت ها را برای تک تک شرکت ها، در یک تاریخ مشخص محاسبه کردهاند. ارزش بازار کل سهام شرکت، از ضرب تعداد سهام شرکت (تعداد سهام در دست مردم) در قیمت بازار هر سهم آن شرکت، که در بازار بورس تعیین میگردد، محاسبه می شود. کیم و بامبر، ارزش کل بازار شرکت را به عنوان شاخص اندازه به کار گرفته اند. از جمله عیب این شاخص، به این نکته می توان اشاره کرد که در کشورهای فاقد بازار کارای سرمایه، ممکن است ارزش بازار شرکت، حاکی از ارزش واقعی آن شرکت نباشد )بارتلی و پیر، ۲۰۰۵)[۳۲].
۲-۱۱ مفهوم ارزش
ارزش یک قلم دارایی، اعم از این که فیزیکی یا مالی باشد، بستگی به این دارد که تا چه حد بتواند خواسته ها و نیازهای اشخاص را ارضا کند.
۲-۱۲ انواع ارزش
ارزش یا مطلوبیت دارایی های یک شرکت در گرو توانایی آن در ایجاد جریانات نقدی در یک دوره معین زمانی است، بدین ترتیب نمی توان ارزش سهام را به صورت مطلق یا مجرد بیان کرد، بلکه باید آن را در مکان خاص، زمان خاص و شرایط خاص ارزشیابی نمود. برای تعیین ارزش دارایی ها از مفاهیم متعددی استفاده میگردد.
۲-۱۲-۱ ارزش اسمی
بر اساس ماده ۲۶ اصلاحیه قانون تجارت، ارزش اسمی عبارت است از ارزشی که روی ورقه سهم یا برگ سهم نوشته شده که به آن مبلغ اسمی سهام نیز گفته می شود. طبق ماده ۲۹ قانون تجارت ایران، در شرکت های سهامی عام، حداکثر مبلغ اسمی هر سهم ده هزار ریال است. سهام عادی جدید معمولاً بیشتر از ارزش اسمی به فروش میرسد و تفاوت میان ارزش اسمی و قیمت فروش سهام به عنوان صرف سهام در ترازنامه ثبت می شود.
۲-۱۲-۲ ارزش دفتری
ارزش دفتری شرکت عبارت است از ارزش حسابداری سهام در دفاتر شرکت (مثل ترازنامه). ارزش دفتری شامل مجموع سهام عادی منتشر شده صرف یا کسر سهام، اندوخته ها و سود و زیان انباشته است. با تقسیم مجموع ارزش دفتری بر تعداد سهام عادی منتشر شده، ارزش دفتری هر سهم به دست میآید. در نتیجه ارزش دفتری عبارت است از ارزش حسابداری سهام سهامداران. در واقع ارزش دفتری، ارزش هر سهم از سهام طبق دفتر شرکت بر مبنای بهای تمام شده تاریخی آن میباشد. ارزش دفتری هر سهم عادی میتواند به صورت زیر محاسبه شود:
مجموع حقوق صاحبان سهام منهای حاصل جمع ارزش انحلال هر سهم ممتاز و سود معوقه سهام ممتاز، تقسیم بر مجموع تعداد سهام عادی صادره و پذیره نویسی شده در پایان سال. ارزش دفتری معمولا کمتر از قیمت سهم شرکت میباشد، چرا که ارزش موجود در بازار بر اساس تنزیل درآمدهای آینده و عوامل بی شمار دیگری نظیر ظرفیت تولیدی دارایی ها، تخصص کارمندان، تخمین زده می شود. اگرچه ارزش هر سهم در اتخاذ تصمیمات سرمایه گذاری غیر مربوط نیست، ولی ارزش بازار هر سهم، نقش مهمی در تصمیم گیری سرمایه گذاران ایفا میکنند.
لازم به ذکر است که، نحوه محاسبه متغیرهای ارزش دفتری در ایران با کشورهای غربی متفاوت است. دلیل آن نیز امکان صدور اوراق مالی غیر از سهام عادی نظیر اوراق قرضه قابل تبدیل به سهام عادی، سهام ممتاز قابل تبدیل به سهام عادی، حق تقدم خرید، اختیار خرید سهام و. . . میباشد که در هنگام محاسبه متغیرهای فوق باید مد نظر قرارگیرد. ولی در ایران با توجه به عدم امکان صدور سهام ممتاز و اوراق بهادار قابل تبدیل توسط شرکت های پذیرفته شده در بورس، شرایط آن ها با آنچه در غرب وجود دارد متفاوت است و نحوه محاسبه این متغیر آسانتر میباشد (نوو، ۱۳۸۳).
۲-۱۲-۳ ارزش بازار
ارزش بازار عبارت است از قیمت فروش یک قلم دارایی که به فروش برسد. مبنای ارزش بازار این است که اگر سهام مشابهی به قیمت مشخص معامله شود، سهام مورد نظر قیمتی نزدیک یا مشابه آن خواهد داشت. اعتبار این مبنا بستگی به تداوم بازاری دارد که قیمت از آن به دست آمده است. عوامل مداخله گری هم چون عملکرد شرکت، میزان عرضه و تقاضا، زمان، نوع فعالیت، وضعیت اقتصادی- سیاسی- فرهنگی، محدوده جغرافیایی و روابط غیر رسمی، در تعیین قیمت بازار اثر گذارند. در این رابطه بین بازار سطحی و بازاری که عمق دارد اختلاف عمده ای میتواند وجود داشته باشد. بازاری عمق دارد که سهام مورد نظر در آن به دفعات زیاد مورد تقاضا قرار گیرد و معاملات در آن صورت پذیرد.
مشخصه بازار سطحی این است که معاملات در این بازار پراکنده است. بنابرین ارزش بازار قیمت اوراق بهاداری است که در بازارهای مالی تغییر میکند. ارزش بازار سهام، متغیری است از علائق سرمایه گذاران، که به وسیله عرضه و تقاضا تعیین میگردد.
“
فرم در حال بارگذاری ...