“
فرضیات
-
- شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی در افزایش میل جنسی زنان مبتلا به کمکاری میل جنسی مؤثر است.
-
- شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی در افزایش احقاق جنسی زنان مبتلا به کمکاری جنسی مؤثر است.
- شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی در کاهش تعارضات زناشویی زنان مبتلا به کمکاری میل جنسی مؤثر است.
۱-۶- متغیرهای تحقیق:
۱-۶-۱- میل جنسی:
الف: تعریف مفهومی: تمایل جنسی بهنجار تمایلی است که بهموجب آن فرد مایل به برقراری رابطه جنسی با همسر میباشد و موجبات لذت خود و همسرش را فراهم میآورد؛ شامل تحریک اعضای جنسی اولیه، همراه با مقاربت است؛ احساس نامتناسب گناه یا اضطراب در آن وجود ندارد؛ و از سر اجبار نیست. (کاپلان و سادوک، ۲۰۰۹).
ب: تعریف عملیاتی: برای ارزیابی میل جنسی از شاخص تمایل جنسی هالبرت استفاده میشود. آزمون شامل ۲۵ سؤال است و در انتخاب گزینههای آن از مقیاس ۵ درجهای لیکرت استفاده شده است. گزینهها از همیشه تا هرگز متغیر است و هر سؤال بین ۰ تا ۴ نمره میتواند داشته باشد.
۱-۶-۲- احقاق جنسی:
الف: تعریف مفهومی: احقاق جنسی یا جرئتورزی جنسی توانایی فرد در ابراز نیازها و خواستههای جنسیاش را میسنجد (منارد و آفمن، ۲۰۰۹).
ب: تعریف عملیاتی: برای ارزیابی این شاخص از احقاق جنسی هالبرت استفاده میشود. آزمون شامل ۲۵ سؤال است و در انتخاب گزینههای آن از مقیاس ۵ درجهای لیکرت استفاده شده است. گزینهها از همیشه تا هرگز متغیر است و هر سؤال بین ۰ تا ۴ نمره میتواند داشته باشد
۱-۶-۳- تعارضات زوجی:
الف: تعریف مفهومی: تعارض زناشویی به مخالفتهای آشکار میان زوجین اطلاق میشود که توسط زوجین به عنوان عدم توافق و اختلافنظر یا منشأ مشکلات در روابط شناخته میشود (ون اوردن و همکاران، ۲۰۱۲). تعارض زناشویی نوعی عدم توافق مداوم و معنادار بین دو همسر است که حداقل یکی از آن ها آن را گزارش دهد (هالفورد[۶۴] و همکاران، ۲۰۰۱) و میتواند دامنه گستردهای از آزارهای کلامی و جسمانی تا رفتارها و ویژگیهای شخصیتی داشته باشد (فینچام و بیچ، ۲۰۱۰).
ب: تعریف عملیاتی: پرسشنامه تعارضات زناشویی یک ابزار داخلی ۵۴ سؤالی است (طراحی شده توسط ثنایی و همکاران) که برای سنجیدن تعارضهای زناشویی به کار میرود و ۸ بعد از تعارضات زناشویی را میسنجد که عبارتاند از کاهش همکاری، کاهش رابطه جنسی، افزایش واکنشهای هیجانی، افزایش جلب حمایت فرزندان، افزایش رابطه فردی با خویشاوندان خود، کاهش رابطه خانوادگی با خویشاوندان همسر، جدا کردن امور مالی از یکدیگر و کاهش ارتباط مؤثر.
فصل دوم
مبانی نظری و پیشینه پژوهش
۲-۱ – مقدمه
این فصل شامل دو بخش کلی است:
بخش اول، ابتدا به بررسی میل جنسی و اختلال کمکاری میل جنسی در زنان بر اساس معیارهای راهنمای تشخیصی آماری اختلالات روانی و دلایل تعیینکننده در سیر آن میپردازد و بخش دوم، هم شامل مروری بر پژوهشهای انجامشده خارجی و داخلی است.
۲—۲- رفتارها و تمایلات جنسی انسان
تمایلات جنسی همواره کانون کنجکاوی، علاقه و تحلیل بشر بوده است. ترسیم رفتار جنسی از دوران نقاشیهای غارنشینان ماقبل تاریخ تا تصاویر و نقاشیهای تشریحی داوینچی در مورد مقاربت و تا سایتهای هرزهنگاری موجود در اینترنت وجود داشته است. عوامل مختلفی در تعیین رفتارها و تمایلات جنسی نقش دارند، نظیر عوامل تشریحی، فیزیولوژی، روانشناسی، فرهنگی که فرد در آن زندگی میکند، روابط فرد با دیگران و تجارب رشدی در طول دوران زندگی. این تمایلات دربرگیرنده ادراک مردانگی یا زنانگی و افکار و تخیلات خصوصی و رفتار است. برای فرد بهنجار معمولی، جذابیت برای فردی دیگر و عشق و اشتیاق حاصل از آن عمیقاً با احساسات شادی صمیمانه ارتباط دارد. رفتار جنسی بهنجار رفتاری است که موجبات لذت فرد و شریک جنسیاش را فراهم میآورد و شامل تحریک اعضای جنسی اولیه، همراه با مقاربت است؛ احساس نامتناسب گناه یا اضطراب در آن وجود ندارد؛ و از سر اجبار نیست. در برخی شرایط روابط جنسی خارج از محیط زناشویی، خودارضایی و انواع مختلف تحریکات جنسی که به اعضای غیر از اعضای اولیه جنسی مربوط است ممکن است در محدودۀ بهنجار قرار گیرد (کاپلان و سادک، ۲۰۰۹). تمایلات جنسی شخص چنان با کل شخصیت او درهمآمیخته که صحبت از تمایلات جنسی به عنوان پدیدهای مستقل در واقع غیرممکن است؛ بنابرین اصطلاح روانی جنسی برای توصیف رشد و کارکرد شخصیت و تأثیر تمایلات جنسی بر آن به کار میرود. مفهوم این اصطلاح نه محدود به احساسات و رفتارهای جنسی است و نه در مفهوم وسیع فروید معادل زیستمایه[۶۵] است. ازنظر فروید تمام فعالیتها و تکانههای لذتبخش ریشۀ جنسی دارد. این تعمیم سبب تحریف مفاهیم جنسی در نزد عوام گردید و نمای درهموبرهمی از انگیزش[۶۶] را به روانشناسان معرفی کرد. برای مثال برخی از فعالیتهای دهانی به تغذیه مربوط است و برخی دیگر معطوف به کسب ارضاء جنسی. هردوی آن ها فعالیتهای لذتطلب محسوب میشوند و در هر دو از یک عضو استفاده میشود، ولی برخلاف اعتقاد فروید هر دو فعالیت لزوماًً جنسی نیستند. اگر به تمام رفتارهای لذتطلب برچسب جنسی بزنیم، تعیین دقیق انگیزشها غیرممکن میشود. افراد ممکن است از فعالیتهای جنسی برای اقناع نیازهای غیرجنسی مانند وابستگی، پرخاشگری، قدرت و شأن و مقام استفاده کنند. هرچند ممکن است تکانههای جنسی و غیرجنسی توأماً موجب انگیزش رفتار شوند، تحلیل رفتار به درک انگیزه های زیربنایی فردی و تعامل آن ها بستگی دارد (کاپلان و سادک، ۲۰۰۹). در مورد رفتارها و تمایلات جنسی وقتی نوبت به زنان میرسد، مفاهیم پیچیدهتر میشوند؛ همان طور که فروید سالها پیش مطرح کرده درک اینکه یک زن دقیقا از رابطه جنسی چه میخواهد؟ چه چیزهایی باعث برانگیختگی جنسی زنان میشود و سوالاتی از این قبیل هنوز به پاسخ دقیق و مشخصی نرسیده است؛ زمینههای تاریخی، محدودیتهای اجتماعی و فرهنگی، مسائل بیولوژیک و تغییرات هورمونی، نگرانی از بارداری، نظریات مربوط به روابط ابژه، سبکهای دلبستگی، مسائل عاطفی- هیجانی و ویژگیهای رابطهای که یک زن در آن درگیر است، همه و همه بر روی تمایلات جنسی زنان تاثیر میگذارد، و همین بر پیچیدگی این مفهوم در زنان می افزاید (بروتو، ۲۰۱۰). در ادامه بحث عوامل فوق بیشتر مورد بحث قرار خواهد گرفت.
۲-۲-۱- رفتارها و تمایلات جنسی در کودکی
“
فرم در حال بارگذاری ...